✅ حکایت ناصرالدین شاه و سیب زمینی
در زمان ناصرالدین شاه قاجار دو آمریکایی به ایران آمدند و پس از شرفیابی نزد شاه به او گفتند: ما از ساکنان بومی سرزمین آمریکا آموختیم در هنگام خشکسالی میتوان از ریشهی گیاهی استفاده کرد به نام سیب زمینی.
این گیاه نسبت به خشکسالی مقاوم بوده و با کاشت آن میتوان از بروز و مرگ و میر ناشی از قحطی در سالهای خشک جلوگیری کرد. ما 2 نفر به خاطر خواستهای خیرخواهانه به ممالک مختلف جهان سفر میکنیم و برای نجات همنوعانمان در سراسر دنیا این گیاه را به تمامی ممالک معرفی میکنیم. امیدواریم شاهنشاه ایران نیز کاشت این گیاه را به کشاورزان کشورش آموزش دهد و...
ناصرالدین شاه در جواب به این دو آمریکایی میگوید: کشور ما کشور ثروتمندی است و مردم من نیازی به این چیزها ندارند و کشور در کف با کفایت ما هرگز دچار قحطی و عوارض ناشی از آن نمیگردد و دستور میدهد راه خروج را به این دو خارجی نشان دهند.
این در حالیست که گرسنگی و بیماری و سوهاضمه هر روز جان تعداد زیادی از مردم کشور را میگرفت.
این دو آمریکایی در ادامه خاطرات خود مینویسند: در هیچ کشوری هیچ حاکمی چون شاه ایران یاوهگو نبود و سرنوشت مردم خویش را اینچنین برای غرور کاذب خود به خطر نمیانداخت.
حکایت
@hkaitb