📕 ✍این داستان: 📔ملانصرالدین و مجلس عروسی مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند . ملا وقتی می خواست وارد شود، در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضمون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان. ملانصرالدین از درب دعوت شدگان وارد شد. در آنجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر : از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند. ملا طبعا از درب دومی وارد شد. ناگهان خود را در کوچه دید،همان جایی که وارد شده بود. !!! 👈این داستان حکایت زندگی ماست. دست خالی ما را به هیچ جشنی راه نخواهند داد. است. ✓ 📙کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin