بسم الله الرحمن الرحیم 📄برسد به دست برادران طلبه... یک روز ظهر که داشتم ماشین را جلوی حوزه پارک می‌کردم یک خانم چادر جلو آمد و گفت یک صحبت کوتاه دارد. گفت حاج آقا من از سال 81 طلبه هستم و الآن هم چند سالیست بنابه تاکید حضرت آقا بر مسئله رسانه، آمدم دانشگاه و در رشته رسانه تحصیل می‌کنم. یک عرضی داشتم که می‌خواستم به برادران طلبه برسانید. حاج آقا بدانید ما برای چادر سر کردن کم هزینه نداده‌ایم. خود من تا حالا سه بار در تهران چادر از سرم می‌کنم ‌اند. هستند کسانی که در مترو ذهن به توهین و فحاشی می‌کنند تا من واکنش نشان دهم و هیاهو به پاکنند. من خانواده مذهبی نداشتم، به خاطر پوششم سه‌بار از پدرم سیلی خوردم. کار به جایی رسیده که بعضی خواهران طلبه محجبه به خواست شوهرشان تا سرکوچه حوزه با مانتو می‌آیند و از آن‌جا چادر سرمی‌کنند. با وجود همه این مشکلات در طول هفته از آن سر تهران بدون ماشین شخصی می‌آیم تا اینجا فقط به خاطر منویات حضرت آقا. اما در تمام مسیر دریغ از یک روحانی ملبس، حتی دم درب حوزه هم که می‌رسم خیلی طلاب ملبس به چشم نمی‌خورند. به برادران طلبه بگویید همان‌قدر که لباس روحانیت دردسر دارد، چادرسر کردن هم دردسر دارد. یعنی برادرها از خانم‌ها ضعیف‌ترند که این سختی را به جان نمی‌خرند؟! اگر ما را در این سختی تنها بگذارید روز قیامت جلویتان را می‌گیریم...