هیئت حداث‌الحسین دختران‌ قم
#خاطره‌ی‌دخترحاج‌قاسمی💖 ❄️زمستان سال ۱٣٩٨ 🖇چهلم شهادت سردار🥀 قرار بود از طرف مدرسه همراه با بچه های
••❣••❣•• ... وارد که شدیم به هر کدام از ما یک بسته حاوی خوراکی🍫 و یک سر بند که روی آن نوشته بود{هم عهدی زینب های حاج قاسم} میدادند. همه یک دست سربند ها را بسته و در صف ها جای گرفتیمـ. برنامه های مختلفی بود فقط از آن ها یکی را یادم مانده است: پدر شهید حدادیان را آورده بودند، برایمان صحبت کردند و گوشه ای از مجلس نشستند. بعد از آن همه جمع شده بودند تا هر طور که شده یک امضا از پدر شهید بگیرند📝. من هم از دختری کاغذ گرفتم و سعی کردم خودم را از لابلای بچه ها رد کنم و هر طور شده امضا را بگیرم... خلاصه بعد از اینکه چای☕️ پدر شهید ریخت و نصف بچه ها امضا گرفتند نوبت به من رسید. از آن طرف معلم پرورشی مدرسه میگفتند بچه ها تا دیر نشده بروید و از آن طرف مسئول هیئت میگفت شما بروید من امضا میگیرم برای بچه های هیئت.. اما مقاومت همچنان ادامه داشت💪. خلاصه به هر زوری بود امضا را گرفتیم✌️ و آمدیم... 🌿این خاطره زیبا از آن روز سرد در ذهن من حک شد و همیشه به یادم خواهد ماند.🌿 ان‌شاءالله این شهیدان عزیز خودشان دست تک تک مان را بگیرند و یاری‌مان کنند. شادی روحشان صلوات♥️ 🌱https://eitaa.com/hodas69