باز باران دوباره دلتنگی
آسمان نیت زیارت کرد
شب میلاد حضرت سلطان
خادمی نیت شهادت کرد
در هوای گرفتهی مشهد
در چراغانی شب میلاد
غم رسید و به شانهی ما زد
ناگهان آتشی به جان افتاد
زائران مست عاشقی بودند
در حرم لحظههای نابی بود
ساعت سه حرم پریشان شد
در دل زائر انقلابی بود
خبر ناخوشی به گوش آمد
در دل آتش است ابراهیم
دم نقارهها صدا می زد
در دل آتش است ابراهیم
دستها سمت آسمان بود و
چشمها زیر بارش باران
این علمدار خسته ما را
ای خدا سمت این حرم برسان
نشد اما نشد که برگردد
روح او سمت آسمان پر زد
به رفیقان عاشقش پیوست
خادم با صلابت مشهد
ای سفر کرده در خطر! سید!
عاقبت حاجتت اجابت شد
روز میلاد حضرت سلطان
عیدیات روزی شهادت شد
✍طاهره_دهپائینی
#خادم_الرضا
✅
@hodhod_taalei
✅
@taalei_edu