هو پیدایش دودمان صفوی از هسته سلسله تصوف شیخ صفی الدین اردبیلی چنان مشهور است که حاجت به تکرار آن نیست. ولی کافی است بگوییم که این نهضت سیاسی که حکومت ایرانی نوینی را پی‌ریزی کرد از حیث اصل و منشأ صوفی و از حیث مذهب و اعتقاد شیعی بود. و درنتیجه تشیع را مذهب رسمی ایران قرار داد و در عین حال از هر جهت به گسترش و اشاعه عقاید صوفیه کمک کرد. بنابراین شگفت آور نیست که در این دوره تجدید حیاتی در فرهنگ و معارف شیعه که عرفان شیعی سهم مهمی در آن داشت، به وجود آمد. اسامی میرداماد، میرفندرسکی، صدرالدین شیرازی مشهور به ملاصدرا، ملامحسن فیض کاشانی، عبدالرزاق لاهیجی، قاضی سعید قمی و بسیاری از عرفای دیگر این دوره، شاید بیش از عرفان، به فصل حکمت و فلسفه دوران صفوی ارتباط داشته باشد. ولی از آنجا که تمام این افراد شیعه بودند و در عین حال کاملاً از افکار عرفانی بهره‌ور شده بودند، آنها نمودار جنبه دیگری از ارتباط و همبستگی بین تشیع و تصوف می‌باشند. برخی از علمای برجسته شیعه در این عصر، چون بهاءالدین عاملی معروف به شیخ بهائی و محمد تقی مجلسی و همچنین مشایخ سلسله‌های متشکل تصوف مانند سلسله‌های ذهبی، نعمت اللهی و صفوی، صوفیان پرهیزکار بودند. ولی عجیب آنکه در طی سلطنت همین دودمان که دارای اصل و ریشه صوفی بود واکنش و عکس العمل شدیدی برعلیه سلسله‌های تصوف آغاز شد. یکی از عوامل این واکنش آن بود که بسیاری از عناصر بیگانه برای وصول به اغراض و مقاصد دنیوی خود به تصوف پیوسته بودند و همچنین بدین علت که بعضی از سلسله‌ها در بجا آوردن فرایض شرعی سستی و اهمال ورزیدند. در نتیجه بعضی از علمای دین، رسائلی مانند رساله الفوائد فی الدینیه علی الحکماء و الصوفیه تألیف محمد طاهر قمی در رد بر صوفیه نوشتند. حتی ملامحمدباقر مجلسی عالم معروف و محدث معروف شیعه که همان طور که کتاب زادالعماد او گواهی می‌دهد کاملاً مخالف تصوف نبود، در این شرایط مجبور شد تا تصوف پدر خویش را انکار کند و علناً به مخالفت با صوفیه برخیزد. در چنین محیطی تصوف در اواخر دوران سلطنت صفویه با مشکلات بسیار مواجه شد و حتی حکمای حوزه ملاصدرا در این دوره با مخالفت شدید بعضی از علما روبرو شدند. در نتیجه این وضع بود که مراکز دینی تصوف، از این پس نام خود را به «عرفان» عوض کرد تا امروز هم در حوزه‌های علمی و رسمی شیعه و مدارس دینی انسان می‌تواند علناً به تعلیم و تعلم عرفان بپردازد، ولی تعلیم و تعلم تصوف هرگز میسر نیست چون نام تصوف غالباً با نام درویش های سست و بی‌بند و باری که اوامر و نواهی شریعت را فراموش کرده‌اند و آنها را قلندر مآب می‌نامند، توأم است. 🖌 سید حسین نصر . @sukr_ir