هو
گویند که یک روز در حوالیِ خانقاه، مشغله میکردند. خَمر میخوردند و بانگ میزدند و سرود به اصحاب میرسید.
همه بشولیدند.
و شیخ سخن نمیگفت.
عاقبت اصحاب را طاقت برسید.
شیخ را گفتند: «چنین میباید؟»
گفت: «ای سبحان الله! ایشان در باطلِ خویش چنان مستغرقاند که پروایِ حقِّ شما ندارند. شما در حقِّ خویش چنان مستغرق نمیتوانید بود که پروایِ باطلِ ایشان نباشدتان!»
#تذکرة_الاولیاء
ذکر
#ابوسعید_ابوالخیر
@sufianehh