🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« عَلَیکمْ بِالصَّلَاةِ فِی الْمَسَاجِدِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ لِلنَّاسِ وَ إِقَامَةِ الشَّهَادَةِ وَ حُضُورِ الْجَنَائِزِ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَکمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَایسْتَغْنِی عَنِ النَّاسِ حَیاتَهُ وَ النَّاسُ لَابُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ »
🔹 بر شما باد به نماز در مسجدها، و به نیکى به همسایگان، و اداى شهادت، و حاضر شدن در تشییع جنازه ها، زیرا شما ناچارید از زیستن با مردم، و براستى کسى نیست که تا زنده است از مردم بى نیاز باشد و ناچار مردم باید با همدیگر سازش داشته باشند.
--------------------
🔸 عنه عليه السلام ـ كانَ يَقولُ ـ : لِيَجتَمِعْ في قَلبِكَ الافتِقارُ إلَى النّاسِ ، و الاستِغناءُ عَنهُم، يَكونُ افتِقارُكَ إلَيهِم في لينِ كَلامِكَ و حُسنِ بِشرِكَ، و يَكونُ استِغناؤكَ عَنهُم في نَزاهَةِ عِرضِكَ و بَقاءِ عِزِّكَ .
🔹 امام على عليه السلام پيوسته مىفرمود : بايد نياز به مردم و بى نيازى از آنها، هر دو، در دلت جمع باشد، نيازت به آنها در نرم گويى و خوشرويى تو باشد و بى نيازيت از آنها در حفظ آبرو و نگهدارى عزّت و سر بلنديت.
--------------------
🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
« ثَلاثٌ مَن لَم يَكُن فِيه لِمَ يَتِمَّ لَهُ عَمَلٌ : وَرَعٌ يَحجُزُهُ عَن مَعاصِي اللّه ِ ، و خُلُقٌ يُدارِي بِهِ النّاسَ ، و حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ . »
🔹 سه چيز است كه هر كس نداشته باشد هيچ عملى از او تمام و كامل نيست: پاكدامنى و ورعى كه او را از نافرمانى خدا بازدارد و خويى كه به سبب آن با مردم مدارا كند و بردبارى و حلمى كه به وسيله آن رفتار جاهلانه نادان را دفع كند.
--------------------
🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« وَطِّنْ نَفْسَکَ عَلی حُسْنِ الصَّحابَةِ لِمَنْ صَحِبْتَ فی حُسْنِ خُلقِکَ وکُفَّ لِسانَکَ وَاکْظِمْ غَیْظَکَ وَاقِلَّ لَغْوَکَ وَتَفَرَّشْ عَفْوَکَ وَ تَسْخُو نَفسُکَ. »
🔹 خودت را آماده کن تا با همراهان و همسفرانت، معاشرت نیکو داشته باشی، در خوشرفتاریات، و زبان خویش را نگهدار و خشم خود را فرو ببر و سخنان بیهوده را کم کن و عفو و گذشت خویش را بگستران و از خود بگذر.
--------------------
🔸 از امام صادق (عليه السّلام) از پدرانش كه : امير المؤمنين (عليه السّلام) با يك ذمّى (كتابىّ پناهنده به اسلام) هم سفر شد و آن ذمّى به وى گفت : اى بندۀ خدا به كجا مىروى؟
▫️ در پاسخِ او گفت : به كوفه مىروم. و چون ذمّى به راه ديگرى عدول كرد، امير المؤمنين هم بدان راه ميل كرد و آن ذمّى به او گفت : مگر نپنداشتى كه به كوفه خواهى رفت؟
▫️ فرمود : چرا، آن ذمّى گفت : راه كوفه را رها كردى؟ فرمود : مىدانم، گفت : پس چرا با من بداين راه عدول كردى و آن را مىدانى؟
▫️ امير المؤمنين در پاسخش گفت : اين از كمال خوش رفاقتى است كه مردى رفيقِ راهِ خود را هنگام جدائى چند گامى بدرقه كند،پيغمبرِ ما (صلّى الله عليه و آله) به ماها چنين دستور داده است ؛ ذمّى به او گفت : مطلب اين است؟
▫️ فرمود : آرى، آن ذمّى گفت : البته هر كه پيروى آن حضرت كرده به خاطر اعمال بزرگوارى او بوده است، من تو را گواه مىگيرم كه بر كيش توام و آن ذمّى با امير المؤمنين (عليه السّلام) برگشت و چون او را شناخت اسلام آورد