حوزه بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
حاج مهدی رسولی014-M-rasouli-baba-didi-www.Ziaossalehin.ir-MH.mp3
زمان:
4:06
حجم: 3.98M
بابا دیدی تموم شده صبوری اومدی معلومه که تو از چه راهِ دوری اومدی آخه تو که پا نداری چجوری اومدی پایِ منم ببین, میسوزه تاوَلش خیلی عوض شدی بابا نشناختم اولش بشم فدای اون, چشمایِ بی رمق کدوم پلیدی سرتو گذاشته تو طَبَق وضع منو میبینی ,دردِ منو میدونی خوابم میاد بابایی,قصه برام میخونی مثلِ قدیما دوباره میکشی نازمو تو گوشت میخوام بابا بگم یه رازمو دیدی تویِ بازارِ شام چادر نمازمو بهم بگو کجا رفتی تو این شبا خرابه بهتر از تنورِ خولیِ بابا قصه ی کوچه ها خیلی مفصله هنوز رو صورتم جایِ سیلیِ اوله نگم کجاها بردن,خواهرو دخترهاتو هی میبینم کابوسِ دروازه ی ساعاتو بازار نرفته بودیم که رفتیم سیلی نخورده بودیم که خوردیم محاله دیگه خوب بشه زخمایِ این گلو از قصه ی طشتِ طلا چیزی بهم نگو راستی بابا چرا باهات نیومده عمو خبر داره شده سیلی نوازشم میدونه خاکِ این خرابه شده بالشم خبر داره عمو که گریه کارمِ نقابِ من چند روزه که آستینِ پارمِ