🔴 این قسمت :تقوی حاج همت همواره در برخورد با افراد و نیروهای تحت امر خود طوری بودکه کسی به خودش اجازه نمی‌داد از او درخواست غیرمعقول و خلافی داشته باشد. تقوای حاجی فاکتور مهمی بود که نیروها و اطرافیانش را در پذیرش نظرات و دستورهای او خیلی زود متقاعد می‌کرد. در رفتار و منش طوری برخورد می‌کرد که اگر کسی قبلاً او را ندیده بود، نمی‌توانست تشخیص دهد که او فرمانده است، ولی اگر با او صحبت می‌کرد، از شیوه‌ی بیان و نحوه‌ی استدلال‌هایش متوجه می‌شد که او یک فرد عادی نیست و حتماً توان و جایگاه بالایی دارد. او هیچ‌گاه خود را نسبت به دیگران برتر نمی‌دید. حاجی بارها و بارها خود را از نیروهای بسیجی، بسیار کم‌تر و پایین‌تر می‌دید و می‌گفت «من کجا و این نیروهای مخلص خدا کجا.» گاهی که از جلسات قرارگاه فارغ می‌شدیم و وقت نماز بود، حاجی بی‌هیچ ابایی و با کمال اخلاص، پشت سر یک نیروی بسیجی عادی می‌ایستاد و به او اقتدا می‌کرد.در جلسات هم وقتی اصرار می‌کردیم که برای اقامه‌ی نماز جماعت جلو بایستد، قبول نمی‌کرد، بچه‌ها هم که دوست داشتند پشت سر حاجی نماز بخوانند، بدون این‌که حاجی بفهمد، به او اقتدا می‌کردند. البته حاجی از این بابت اکراه داشت.