🚨برنامه بایدن برای تسلیم ایران و ارتباطش با صوت ظریف
▪️با آغاز ریاست جمهوری باراک اوباما، آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که هضم ایران از طریق جنگ برای آنها غیرممکن است؛ زیرا تجربه جنگ 33 روزه و شکست مفتضحانه اسرائیل از نیروهای حزبالله تحت حمایت ایران و نیز توان مقاومت بالای ایران در جنگ تحمیلی با عراق، آمریکاییها را به این تحلیل رسانده بود که جنگیدن با ایران بسیار متفاوتتر از تجربهای است که آنان از حمله به عراق و افغانستان داشتهاند.
دولت اوباما به این نتیجه رسید که بلعیدن یکباره ایران باعث خفگی ایالاتمتحده و اسرائیل میشود. ازاینرو، آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که ایران را باید لقمهلقمه و تکهتکه بلعید.
▪️ایران سه مؤلفه قدرت دارد که تا زمانی که این سه مؤلفه به حیات خود پابرجا هستند، حمله به ایران و نابودی آن غیرممکن میشود. توان هستهای، توان موشکی و حضور منطقهای ایران، این سه مؤلفه را تشکیل میدهند. ازاینرو تمرکز اوباما، ترامپ و حالا بایدن بر روی لقمهلقمه خوردن این سه مؤلفه قدرت ایران است تا درنهایت مقدمات برای جنگ با ایرانی ضعیف فراهم شود.
آمریکاییها پیشتر در مقابله با لیبی و سرهنگ قذافی این طرح را اجرایی کرده بودند. جایی که با مذاکرات توان هستهای و سپس توان موشکی لیبی را مختل کردند و در مقابل هیچ تحریمی را لغو نکردند و درنهایت با دامن زدن به جنگ داخلی لیبی، مقدمات را برای حملات بیسابقه ناتو به این کشور فراهم کردند و نتیجه اینکه در حال حاضر ویرانهای از لیبی تجزیهشده بهجای مانده است.
▪️اوباما، ترامپ و بایدن در رسیدن به هدف لیبی کردن ایران با یکدیگر متحد و همنظر بودند، اما برنامهها و شیوه اجرایی آنها با یکدیگر متفاوت بود.
اوباما سعی داشت ابتدا بهصورت مجزا بر روی هر یک از مؤلفههای قدرت ایران تمرکز کند و وقتی بر سر یکی از مؤلفهها با ایران به توافق رسید، توافقهای بعدی را کلید بزند. او در گام نخست توان هستهای ایران را مختل کرد و معتقد بود دولتهای بعدی باید با دنبالهروی از سیاست او، توافقهای بعدی را برای منزوی کردن ایران در پیش بگیرند.
در مقابل ترامپ معتقد بود که باید با ایران بهصورت یکجا بر سر سه مؤلفه قدرت آن توافق کرد. ترامپ بارها میگفت که با برجام مخالف است زیرا تنها یک مؤلفه قدرت ایران را منزوی کرده است؛ اما حقیقت این بود که فشارهای حداکثری ترامپ نتوانست ایران را وادار به توافق بر سر سه مؤلفه قدرتش کند و برعکس این ایران بود که مجدداً توان هستهای خود را نیز احیا کرد.
▪️بایدن اما به دنبال این است که همزمان بر روی سه مؤلفه قدرت ایران تمرکز کند؛ اما تفاوت او با ترامپ در این است که بایدن معتقد است که باید با قدمهای کوچک درزمینهٔ های هستهای، موشکی و منطقهای ایران را درنهایت مجبور به تسلیم و انزوا کند. برای مثال او معتقد است در کنار مسائل برجامی میبایست شروط کوچکی از توان منطقهای را نیز در کنار برجام پیش ببرد.
حال از مذاکرات وین خبر میرسد که آمریکاییها در کنار شروط برجامی، برای لغو تحریمها به دنبال تحقق شروطی از جنس خلع سلاح انصار الله یمن و پایان جنگ یمن نیز هستند.
▪️پس شاید عجیب نباشد که در چنین شرایطی بهیکباره صوت ظریف با تکیهبر مسائل منطقهای انتشار پیدا میکند و همزمان با پالس مثبت فرستادنهای بن سلمان، خبر از دیدار شمخانی با رئیس سازمان سیا به گوش میرسد.
حال که دشمن در عرصه میدان نتوانسته منافع غرب را تأمین کند، سعی دارد با شیوههای جدید دیپلماسی، ایران را وادار به تسلیم کند و در چنین شرایطی باعث تأسف است که وزیر خارجه ما بهجای اینکه بفهمد دیپلماسی و میدان دو بال برای تحقق منافع کشورها هستند، سعی در دوقطبی سازی جامعه برای تأمین منافع انتخاباتی حزب خود را دارد.