تو این سفر مشهد با یه خادم مشتی آشنا شدم که بعدا در چندتا مطلب باید دربارهش حرف بزنم، واقعا آدم خاصی هستش. دیشب ۴ تا کارت غذا داد بهمون از این کارتایی که ایام عید و ولادت میان تو صحنها پخش میکنن که متفاوت از ژتون غذای مهمانسراس
بنده خدا خودش غذا نداشت و هرچی کارت داشت پخش کرد بین مردم. گفتم غذا داری جای دیگه بخوری؟ گفت نه، سلطان به ما غذا نداد. گفتم میدونی چیه؟ امام رضا تورو انقدر نزدیک به خودش میدونه میگه، تو اگه بهت غذا نرسه از خودمونی، صدات درنمیاد تو خودت میزبانی، تو از خودمونی، ولی بقیه شاید ناراحت شن بیغذا بمونن😍. گفت عجب حرفی زدی و بغض کرد😭
بعدش ما رفتیم صحن حضرت زهرا سفره انداخته بودن یه چلومرغ مشتی زدیم تو رگ، بدون عذاب وجدان 😂
هی یادش میفتادم، هی میگفتم خوشبحالش رفیق امام رضاس، قاشق پراز برنج و مرغ رو میگذاشتم تو دهنم. دوباره یادش میفتادم، دوباره میگفتم خوشبحالش 😄
یعنی فکر میکنید گولش زدم با اوم حرف زیبام؟ 😝
#حسیندارابی
@hosein_darabi