آرمان ما از چــادر خاکی و بغض بی‌نشان ما تا داغ‌هــای کهـنۀ مانـده به جـان ما از جسم در گودال تا رأس به روی نی وه که چه‌ها دیده‌ست چشم آسمان ما بر پیکر ما از پی پیکارها مـانده‌ست زخمی گران از دوستان و دشمنان ما.. آری همه دیدند پایانی نخواهد داشت جز با رشـادت، با شهـادت داستـان ما بی نور تو، بی نور تو، ای آیۀ روشن تاریک‌تر، تاریک‌تر می‌شد جهــان ما پیران بیایند و ببینند و بیـــاموزند درس اصول عشق‌بازی از جوان ما با هر «شهادت» می‌روی یک پله بالاتر آری تو ممتازی! عزیزی! «آرمــــان» ما @hoseiniye_ye_del