همیشه قبل از اذان وضو می‌گرفت و به انتظار نماز می‌نشست. سجاده‌اش همیشه گوشه اتاق بود. آقا بهروز همیشه به یاری همسرش کارهای خیرخواهانه می‌کرد و کسی جز خودشان خبر نداشت. به شدت 💞عاشق خانواده‌اش بود. متواضع و فروتن و در معرفت و مردمداری زبانزد همگان بود. 🥀شهید بزرگوار و همسرش گشاده‌رو بودند و در خانه‌شان به روی همه باز بود. 🥀شهید اهل غیبت و دروغ نبود.❌⛔️ اگر در مجلسی غیبت و تهمت بود تذکر می داد و بلند می‌شد که مبادا گوشش غیبت بنده بی‌گناهی را بشنود.❌ شیک پوش بود. برای هر کاری از همسرش مشورت می‌گرفت. به والدین خود و همسرش احترام گذاشت. آنقدر 💝عشقشان خالص بود که حاضر به ناراحتی همسرش نمی‌شد. او رفقای زیادی داشت اما فقط با چند نفری که مثل خودش اهل معرفت و چشم و دل پاک بودند دست برادری داده بود. در آرزوی 🥀شهادت بود و به دوستانش می‌گفت: «میشه من شهید بشم؟ آیا لیاقت این مقام رو دارم؟!» و آخر هم به آرزویش رسید. شادی روحش صلوات 🕊🥀🕊🥀🕊🥀 ۶ ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍