🌷خاطره طنز جبهه🌷 😁حاجی بزن دنده دو😁 🔸رزمنده ها برگشته بودن عقب بیشترشون هم راننده کامیون بودن که چند روزی نخوابیده بودن ظهر بود و همه گفتند نماز رو بخوانیم و بعد بریم برای استراحت 🔸امام جماعت اونجا یک حاج اقای پیری بود که خیلی نماز رو کند می خواند رزمنده های خیلی زیادی پشتش وایستادن و نماز رو شروع کردند انقدر کند نماز خواند که رکعت اول فقط 10 دقیقه ای طول کشید 😏وسطای رکعت دوم بود یکی از راننده ها از وسط جمعیت بلند داد زد: حاجججججججییییییییی.جون مادرت بزن دنده ددددددددددو 😅صف نماز با خنده بچها منفجر شد 😂😂😂 😊 @delneveshteh_bigharar