🏴خطبه امام زین العابدین در مسجد اموی شام(قسمت پایانی)
🔲من پسر اولين كسى هستم كه دعوت خدا و پيامبر را از میان مومنان اجابت کرد و پاسخ داد. من پسر اول سبقت گيرنده در میان سابقان و شكننده كمر متجاوزان و از ميان برنده مشركانم. من فرزند آنم كه به مثابه تيرى از تيرهاى خدا براى منافقان و زبان حكمت عابدان و يارى كننده دين خدا و ولى امر او، و بوستان حكمت خدا و حامل علم الهى بود. او جوانمرد، سخاوتمند، نيكو جمال، خنده رو، پاکیزه، از قریش ابطح، راضى به خواست خدا، پیشرونده و بزرگوار، شكيبا، بسیار روزه دار، پاكيزه از هر آلودگى و صلابتی بسیار بود.
🔲او رشته نسل دشمنان خود را از هم گسيخت و شيرازه گروههای كفر را از هم پاشيد. او داراى ریسمانی محکمتر و قلبى ثابت تر و عزمى راسختر بود و همانند شيرى شجاع بود كه وقتى نيزه ها در جنگ به هم در مىآميخت آنها را همانند آسيا خرد و نرم و بسان باد آنها را پراكنده مىساخت. او شير حجاز و آقا و بزرگ عراق است كه مكى و مدنى و خيفى و عقبى و بدرى و اُحدى و شجرى و مهاجرى است.(در همه میادین فخر و فضیلت حضور داشته است) او سيد عرب و شير ميدان نبرد و وارث دو مشعر،و پدر دو فرزند یعنی حسن و حسين است. آرى او، (كه اين صفات و ويژگيهاى ارزنده مختص اوست) همان جدّم على بن ابى طالب است.
🔲 آنگاه گفت: من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم. من فرزند حسين شهيد كربلايم، من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرايم، و فرزند خديجه كبرايم، من فرزند سدرة المنتهى و شجره طوبايم، من فرزند کشته کربلایم من فرزند آنم كه غرقه به خون شد، و پسر آنم كه پريان در تاریکی بر او گريستند، و من فرزند آنم كه پرندگان بر ماتم او در آسمان نوحه كردند.
◾️و آنقدر به اين حماسه مفاخره آميز ادامه داد كه شيون مردم به گريه بلند شد! و مسجد يك پارچه ضجه و ناله شد، يزيد از ترس شورش مردم صدا زد: مؤذن اذان بگو.
📍مؤذن: الله اكبر.
🌷زين العابدين: الله اكبر و اعلي و اجل و لا شيي ء اكبر من الله.
«خدا بزرگتر و اعلی وجود و برتر از هر چيز است و چيزي بزرگتر از خدا نيست».
📍مؤذن: اشهد ان لا اله الا الله.
🌷امام سجاد: شهد بها شعري و بشري و لحمي و دمي.
«پوست و گوشت و خون و مويم شهادت به يكتائي خدا مي دهد».
📍مؤذن گفت: اشهد ان محمدا رسول الله.
🌷زين العابدين عمامه از سر گرفت و فرمود: مؤذن ترا به حق محمد قسم مي دهم اندكي سكوت كن، آن گاه متوجه يزيد گرديد و فرمود: يزيد! محمدي كه نامش را با اين عظمت مي بريد جد من است يا جد تو؟
◾️اگر بگوئي كه جد من است دروغ گفته و كافر شده اي و همه مردم مي دانند كه دروغ مي گوئي، و اگر مي داني كه جد من است چرا عترت و ذريه اش را كشتي و چرا پدرم را بظلم و ستم شهيد كردي و اموالش را غارت نمودي و زنان او را به اسارت كشاندي، آنگاه دست برد و گریبان چاک کرد و گريان شد و فرمود: بخدا قسم اگر در دنيا كسي باشد كه جد او رسول خدا است غير از من نيست، پس چرا اين مرد پدرم را كشت و ما را اسير نمود، سپس فرمود: يزيد! اين كارها را مي كني و باز هم مي گوئي: محمد رسول الله و رو به قبله مي كني، واي بر تو از روز قيامت كه جد و پدرم دشمن تو هستند...
📖بحار الانوار ج۴۵، ص۱۳۸
مقتل خوارزمی ج۲ ص۷۰
🌍
@hosin159