بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ولادت
#سیدمهدی_صدرالحفاظ
▶️
قمر در گاهوارِ آسمان خفت
سرود خواب را از کعبه بشنفت
به تخت روز تا بنشست خورشید
تمام نورِ خود بر کعبه پاشید
@hosenih
شکرخند سحر در پردهی باد
بشارت برد از میلاد نوزاد
نه تنها کعبه شهد شوق میخورد
سراپای جهان را ذوق میبرد
به دور کعبه هاله هاله از نور
چنان بسیار ، تا شد واله از نور
به کعبه هست آری میهمانی
که حق او را نماید میزبانی
نسیم مهر ، خود بر کعبه میخورد
که مادر ، درد زا از یاد میبرد
طعامش میزبانان بهشتی
بیاوردند از خوان بهشتی
@hosenih
سه روز و شام مهمان خدا بود
در این ایّام از دنیا جدا بود
که ناگه کعبه را دیوار بشکافت
زنی نوزاد در آغوش بشتافت
لبش از خندهگویی انگبین داشت
که در دستش وجودی نازنین داشت
نهالی پاک در دامان او بود
گل ایثار در بُستان او بود
هنوز از وحی قرآن نارسیده
نه کس از کام پیغمبر شنیده
که بر رُخسار احمد چهره تاباند
فرازی چند را از مؤمنون خواند
@hosenih
علی فخر جهان آفرینش
علی از کارگاه حق گزینش
علی آن همسر زهرای اطهر
علی آن مونس جان پیمب
ر
زلال معرفت در جان او بود
پس از احمد قوی ایمان او بود
علی آن یکّه تازِ وادی علم
علی آن چشمهی آبادی حلم
به شهر علم پیغمبر علی در
« سلونی»بارها فرمود حیدر
@hosenih
علی بود و لباس وصلهداری
علی با آن مقام شهسواری
علی بود و بپا یک جفت موزه
که در نزدش به از ملک دو روزه
علی بود و غذایش نان جو بود
که آن هم گاه گاهی در گرو بود
علی بود و گلیم پارهاش فرش
از آن سیر و سفر میکرد در عرش
علی بود و همان تیغ کلامش
نفسها بود در گفتار رامش
چسان آن ناکسان اندر سجودت
به خون کردند آغشته وجودت
@hosenih
چسان ای تیز پر چرخ توحید
که از تو چشمهای علم جوشید
ترا در خانهات کردند محبوس
که عدلت ای علی شد پرّ طاووس
گلویت را بکرده استخوان چاک ؟
به چشمانت نشسته خار و خاشاک ؟
بمیرم من که بودی بیکس و یار
وصیّ احمد و یک مشت بیعار
به دل آنقدر بودت غصّه و آه
که میگفتی تو درد خویش با چاه
علی دست تو دست قدرت حق
علی چشم تو چشم حق مطلق
@hosenih
علی شمشیر تو خشم خدایی
علی لبخند تو مهر سمایی
علی خود معنی اکمال دین است
علی اتمام نعمت در زمین است
علی مقصود از ایجاد هستی است
علی معیار تام حقپرستی است
علی میزان حق در روز موعود
علی مصداق خاص خیر موجود
علی حیران از او عدل است و انصاف
هِمال او کجا یابند اخلاف
علی در حیرتم از خالق او
کدامین خاک کردش لایق او ؟
@hosenih
علی حاکم به کلّ ماه و خورشید
علی نور و جمال و خیر و امید
علی قرآن ناطق جان احمد
علی پرورده¬ی دامان احمد
علی یکیک همه آیات قرآن
که مدحش هلاتی آورد چندان
علی قَدرت ندانستند و ما نیز
نداند قدر دریا قطره ناچیز
به درک تو کُمیت انبیا لنگ
به وصف تو دهان یک جهان تنگ
@hosenih
قلم هنگام تحریر صفاتت
نخستین گام گردیدست ماتت
گلستان او و ما خاری به بستان
نه در بستان که اطراف گلستان
کتاب زندگانی او و ما قط
یکی نقطه نه در پایان هر خط
نه حتّی نقطه تا باشیم همرنگ
فشار کمترین کلکیم بر سنگ
فشار کمترین کلک از غلط بود
که گفتم نی ، تمنّایی ز خط بود
@hosenih
تمنّایی ز فردی خواب آلُود
چو شد بیدار هر چه بود نا بود
اگر او هستی و ما نیستی پس
همین جا چامه را باید کنم بس
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
@hosenih