محرّم شد محرّم باز هم دل ها هوايى شد صداى طبل غم آمد، زمان دلگشايى شد چه شورى و چه حالى دارد اين شب هاى مهتابى همين شب ها سرآغازى براى آشنايى شد @hosenih خدا را شكر آمد فصل سرخ جانفشانى ها پس از يك سال دلتنگى، بهار باصفايى شد چه عشقى دارد آن چشمى كه با خون خدا جاريست به دريا وصل شد چون رود، چشمى كه خدايى شد ميان هيأت خورشيد، عطر سيب پيچيده نسيم روضه ى عشق است، عاشق نينوايى شد عطش دارم عطش يك جرعه چاى روضه مى خواهم چه شيرين كرد كامم را چه زيبا ماجرايى شد براى مرهم دردم زيارتنامه مى خوانم سلام اى كشته بى سر! چرا اصغر فدايى شد؟! سلام اى ساكن بالا، چرا در شام عاشورا سرت بالاى نيزه آه گرم دلربايى شد هواى روضه ات كردم، همين يك جمله من را بس شروع هر گرفتارى از آن روز جدايى شد @hosenih نمى خواهم جدا باشم پس از اين لحظه اى از تو رها كن در حرم من را، بگو فصل رهايى شد اجازه مى دهى آقا؟! بگويم دوستت دارم دعاى خير مادر بود شاعر كربلايى شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e