بهمناسبت
#سالروز_تخریب_بقیع
دلم امشب به مجلس روضه
خسته و بي قرار میآيد
يك كبوتر شده و از سمتِ
حرمي پر غبار میآيد
گرد غربت نشسته بر روی
پر و بال كبوترانهی دل
ميچكد لاله لاله اشكِ درد
امشب از خلوت شبانهی دل
با من اي دل بگو كجا رفتی
كه پُر از ماتم و شراره شدی
تو چه ديدی در آن ديار غريب
كه شكستی و پاره پاره شدی
گفت رفتم به سرزميني كه
عطر اندوه و بغض و ماتم داشت
خاک آنجا هميشه دلگير و
آسمانش هميشه شبنم داشت
به خدا رنگ خاک میگيرد
پر و بال كبوتران بقيع
روزها هم هميشه در آنجا
آفتابست سايهبان بقيع
نه حرم، نه رواق، نه گنبد
نه ضريح و نه صحن و گلدسته
هست آنجا مزار خاكیِّ
چار مرد غريب و دل خسته
در نواحی نوحه و ناله
شعلهی بیكرانهای دارد
نه فقط قبر چار مرد غريب
بانوی بی نشانهای دارد
اين زمين دل شكسته از آهِ
غربت و نالههای مادر بود
همدمِ اشکهای مادرمان
يك بغل لالههای پرپر بود
و در اين باغ، آتشِ سرخی
در دل سبز ياسمن گل كرد
شعلهی زهرِ كينهها بينِ
جگر پارهی حسن گل كرد
چند روزی گذشت و خاکِ بقيع
عطر غمناکِ اشك و ناله گرفت
و به دست همان كمانداران
بدن ياس، رنگ لاله گرفت
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
اين زمين خاک غُربتآباد است
اين زمين، دلشكستهی داغِ
گريه هاي امام سجاد است
این زمین از تبار شیون و آه
هر سحر، هر سپیده زائر داشت
آسمانی پر غروب و غم از
روضههای امام باقر داشت
خاکهای غريب اين صحرا
روزگاري تب شقايق داشت
تا سحر در كبود چشمانش
اشک سرخ امام صادق داشت
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
باغي از داغ لاله و ياس است
در تبِ نالههای محزونِ
مادر بي قرار عباس است
در حوالي اين ديار غريب
از غم يار آشنا میخواند
در مدينه كنار خاكِ بقيع
روضهٔ سرخ كربلا میخواند
✍
#یوسف_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e