آب و گِلیم، گریه‌ی خاکیم، آدمیم جوشیده از تلاطمِ اشکیم، زمزمیم از کاسه‌های پُر شده سرریز می‌شویم دریای پشتِ پرده‌ی بارانِ نَم‌نَمیم ما قطره‌های ریخته از ابرِ رحمتیم بارانِ روضه؛ علت مرگِ جهنمیم در پیشگاهِ شعله‌ات انبارِ هیزمیم آتش بزن به خشک و تر ما که دَرهمیم در سینه آتشی‌ست، که سَرما‌پذیر نیست از بسکه در حرارتِ دل، نوحه می‌دمیم روی سیاه‌مان شده با سرخی‌ات سپید ما «یاحسینِ» حل شده در خونِ پرچمیم ** مثل هلالِ ماهِ عزاییم روز و شب تا زیر بارِ منتِ اربابمان خمیم بر شانه‌های ما دو مَلَک زار می‌زنند مقتل‌نویس‌های تو را شانه‌ی غمیم سِیل‌یم، در مسیرِ نجف تا به کربلا خونِ غدیر، در رگِ ماه محرمیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e