برپاشده در خانه‌ی من خیمه‌ای از غم می‌پوشد از امروز دلم جامه‌ی ماتم دیوار، به پیشانی خود بسته کتیبه در، باز برافراشته در سوگ تو پرچم هر آجر این خانه شده سینه‌زن تو آشفته اگر در دل صف‌های منظم نذر تو نمودم همه‌ی هستی خود را بر سفره‌ی تو بابرکت می‌شود این کم خوانده‌ست خدا روضه برایت شب خلقت شد گریه برای غمت ارثیه‌ی آدم ممنون که در هیئت تو بر همه باز است گرم است دل من به همین چای محرم در مجلس تو کودکم امسال سه‌ساله‌ست بی‌هیچ سخن مرثیه‌خوان است دمادم با کوله‌ی سنگین گناه آمده‌ام تا اندازه‌ی یک بال مگس اشک بریزم دل‌تنگم و دستم به ضریحت نرسیده امسال بده از حرمت رزق مرا هم ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net