#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
(چند بیت از یک غزل)
من غیورم به خدا ناله به ذلت نکشیدم
پسرم ذبح شد از حرمله منت نکشیدم
گلوی اصغر و بازوی مرا تیر به هم دوخت
تیر را از گلوی دوخته راحت نکشیدم
تیر شرمندهی من شد، عمر سعد ولی نه
چه بلاها که از این حجم قساوت نکشیدم
چشم من خورد به چشمان رباب آه کشیدم
آه از هیچ کس اینطور خجالت نکشیدم
✍ #وحید_عظیم_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e