#دیر_راهب
قدمت روی دیدهام خیر است
راهت امشب به گوشهی دِیْر است
سربریده عجب ملیحی تو
نکند که خود مسیحی تو
دیدم از روی نیزه میتابی
در دل شب شبیه مهتابی
نگران است از چه احوالت؟!
این زن و بچه کیست دنبالت؟!
تو که آواره بین هر شهری
لب چرا بستهای مگر قهری؟!
هرچه سرمایه داشتم دادم
تاکه امشب به دامت افتادم
شانه و ظرف آب آوردم
کوزهای از گلاب آوردم
مثل گل صورت تو میبویم
زخمهای سر تو میشویم
ناگهان دِیْر عرش اعلا شد
آن لبان ترک ترک واشد
گفت: ای پیرمرد نصرانی
تو از امشب دگر مسلمانی
زینت دوش مصطفایم من
پارهی قلب مرتضایم من
بانویی که کنار ما اینجاست
مادر قد خمیدهام زهراست
آه راهب! بدان أنا المظلوم
شدم از مِهر مادرم محروم
آه راهب! سرم جدا کردند
پیکرم بی کفن رها کردند
این اسیران که دستشان بستند
همه ناموس مصطفی هستند
✍
#قاسم_نعمتی
📝
#اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e