ای مدینه آفتاب حُسن سرمد را چه کردی؟ آن خدایی عبد، آن عبد مؤیّد را چه کردی؟ جان جان عالم ایجاد، احمد را چه کردی؟ از چه خاموشی؟ بگو آخر محمّد را چه کردی! جا به زیرخاک دادی روح روح انبیا را آنکه بار خلق را بر دوش خود می‌برد چون شد؟ آنکه بهرعزّت ما خونِ ‌دل می‌خورد چون شد؟ آنکه خندید و لبش از سنگ کین آزرد چون شد؟ آنکه گُـل گفت و گُل رویش زغم پژمرد چون شد؟ در کجا کردی تو پنهان آفتاب جان ما را؟ قلــب آدم در غــم پیغــمبـر خاتم گــرفته بغض مانده در گلوی عترت و عالم گرفته منبر و محراب و مسجد را غبار غم گرفته حضرت زهرا سیه پوشیده و ماتم گرفته اشک غربت کرده پُر چشم علیّ مرتضی را ای مدینه! ای مــدینه! جـامۀ نیلی به تن کن یا امیرالمؤمنین! جان دوعالم را کفن کن گوهر اشک از دو چشم خود نثار آن بدن کن پاک با دست محبّت اشک از چشم حسن کن کن نوازش از ره رأفت شهید کربلا را زینـب و کلثوم با مادر عزادارند هر دو با علی در گریه و اندوه و غم، یارند هر دو در کنار فاطمه با چشم خون‌بارند هر دو دیده گریان، دست‌بردل، سر به دیوارند هردو هر دو می‌بینند اشک غربت شیر خدا را فــاطمه یکدم نیفتـد نام بــابـا از زبـانش جان رسیده بر لب و ازدست رفته جان جانش تیره‌تراز گوشۀ بیت الحزن شد آشیانش هیـزم آوردند جای دسته‌گل در آستانش سوختند از شعلـۀ آتش درِ بـیت الـولا را باغبانا! بعد عمری خون‌ِ دل حقّت ادا شد غنچه از گُل، گُل ز بلبل، بلبل از گلشن جدا شد با تن تــنها اسـیر روبهان شیــر خدا شد فاطمه از پا فتاد و طفل معصومش فدا شد تسلیت دادند با ضـرب لگد خیـرالنّسا را اوّلین تیغی که دشمن بعد پیغمبر کشیده پیش چشم فاطمه بر کشتن حیدر کشیده ناله آنجا از جگر صدّیقۀ اطهـر کشیده زین جنایت ناله هم محراب وهم منبر کشیده در غم حــیدر کـشیده نالۀ واغــربتا را یامحمّد! بعد تو شیر خدا خانه‌نشین شد چون کتاب آسمانی دخترت نقش زمین شد لاله باران پیکر پاک حسن از تیر کین شد کشته فرزندت حسین از خنجر شمر لعین شد شرح، «میثم» می‌دهد بر امّتت این غصّه‌ها را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e