🔶پاسخی به جناب آقای علیزاده 📝یادداشتی از رضا محمدآبادی-پژوهشگر حسینیه اندیشه- ⭕️جناب آقای علیزاده در کانالهای شخصی خود، در عین ابراز دفاعشان از سیاستهای استکبارستیزانه و استقلال خواهانه رهبری، صادقانه سوالاتی را نسبت به عملکرد ایشان طرح کرده‌اند : « اما برایم این سوال جدی است که چه شد آقای خامنه‌ای پذیرفت از سال شصت و هشت به بعد سیاستهای اقتصادی طرفدار مستضعفین به حاشیه برود و نظام تغییر فرماسیون اقتصادی بدهد؟ چه شد آقای خامنه‌ای با همان صلابتی که مقابل رفسنجانیسم در سیاست خارجی ایستاد در برابر رفسنجانیسم در اقتصاد نایستاد؟ چه شد که آقای خامنه‌ای مقابل پروژه‌ی نفوذ در عرصه فرهنگ ایستاد اما مقابل نئولیبرالیسم و مصرف‌گرایی که قویترین اشکال نفوذ غرب در جامعه ما بود کمتر موضع گرفت؟ چه شد که آقای خامنه‌ای با اجرای اصل چهل و چهار در سال هشتاد و پنج، خصوصی سازی را باب کرد که پایانش کارخانه‌های نیمه تعطیل و کارگران حقوق نگرفته بود. » نسبت به این سوالات نکاتی به ذهن می رسد که تقدیم می‌گردد: 1- نه رهبری و نه امام(ره)، هیچ‌گاه جهت گیری مدلهای شرقی و غربی را در اداره کشور نپذیرفته اند و بلکه بر تحقق جهت گیری های اسلامی-از جمله ضرورت تحقق عدالت اسلامی در کشور، ضرورت مبارزه دائمی با استکبار عالمی و دفاع از مظلومین و مستضعفین- تاکید کرده اند* و پای آن هزینه های گوناگونی داده اند و اساسا اگر آن را پذیرفته بودند، نباید با هیچ چالش و ناهنجاری ای در حوزه های سیاسی،فرهنگی،اقتصادی مواجه می‌شدیم؛ چراکه همین جهت گیریهای الهی، با ساختارهای مادی ناهماهنگ است و سیستم اداره کشور را دچار ناهنجاری کرده است. 2-نسبت به ساختارهای اداره کشور-از جمله ساختارهای اقتصادی- باید گفت: کشور در خلأ اداره نمی شود. آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) در تاریخ 1389/7/29در جمع طلاب قم می فرمایند: «گفتیم نظام مستظهر به حوزه‌های علمیه است، به خاطر این است که نظریه‌پردازی سیاسی و نظریه‌پردازی در همه‌ی جریانهای اداره‌ی یک ملت و یک کشور در نظام اسلامی به عهده‌ی علمای دین است. آن کسانی میتوانند در باب نظام اقتصادی، در باب مدیریت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربیتی و مسائل فراوان دیگر نظر اسلام را ارائه بدهند که متخصص دینی باشند و دین را بشناسند. اگر جای این نظریه‌پردازی پر نشد، اگر علمای دین این کار را نکردند، نظریه‌های غربی، نظریه‌های غیردینی، نظریه‌های مادی جای آنها را پر خواهد کرد. هیچ نظامی، هیچ مجموعه‌ای در خلأ نمیتواند مدیریت کند؛ یک نظام مدیریتی دیگری، یک نظام اقتصادی دیگری، یک نظام سیاسی دیگری که ساخته و پرداخته‌ی اذهان مادی است، می‌آید جایگزین میشود؛ همچنان که در آن مواردی که این خلأها محسوس شد و وجود داشت، این اتفاق افتاد.» 💠پس اگر جایی مبتلا به ساختارهای اقتصادی شرقی و غربی شده ایم، باید از حوزه و دانشگاه چنین سوالی را پرسید نه از مقام معظم رهبری که با زبانهای گوناگون و بارها و بارها به این خلأ اشاره کرده‌اند و از نهادهای علمی کشور یاری طلبیده اند ولی پاسخی دریافت نکرده اند!! و اساسا عملکرد ایشان در طی سالیان مدیریت، نشان می‌دهد که وقتی برایشان چگونگی جریان آرمان‌ها (و جهت گیری‌های الهی) در عینیت ساختارها روشن باشد-و لو تجربیا مثل امور مربوط به سیاست خارجه یا برخی مسائل فرهنگی- از هرگونه دفاع و مقاومتی نسبت به آن ساختار-چه سلبا و چه ایجابا- دریغ نخواهند نمود. 3- نسبت به خصوصی‌سازی هم باید گفت: به علت همین خلأ کارشناسی-یعنی کارشناسی و تخصصِ متناسب با آرمانهای انقلاب-؛ ادبیات توسعه و تعاریف علمی آن، وجدان و قطعیت رهبری نسبت به ضرورت «مردمی کردن اقتصاد» را، به تعاریف خود از خصوصی سازی ترجمه و تأویل کرده است و این افتضاحات را به بار آورده است. بنابراین طبق دیدگاه مختار، آسیب‌های پیش‌آمده در زمینه خصوصی‌سازی‌، نتیجه تعاریف علمی مطرح در ادبیات توسعه پایدار است و نه صرفا خطای عملکرد افراد متعدد. ـــــــــــــ پی نوشت: *ر.ک بیانات رهبری در: (12/ 05/ 1372) و (31/ 05/ 1371)و (24/ 07/ 1366) و (24/ 07/ 1366) و (12/ 05/ 1368) ✅@hoseiniyehandisheh