✅«پا و پوتین»
پایش از زانو قطع شده بود ، سراغ پوتینش را می گرفت می گفتیم : آخر خانه خراب پوتین بدون پا را می خواهی چه کنی ؟! می گفت : طاقت دوتا داغ را با هم ندارم😁
✅آبگوشت
فروردین سال 1365در مقر شهید محمد منتظری، از مقرهای تیپ 44قمربنی هاشم (ع) در نزدیکی سوسنگرد ,زير حمله هوايي دشمن مشغول خوردن آبگوشت بوديم.
آن را در یک سینی بزرگی ریخته و همگی دور آن نشسته بودیم
برق که قطع شد، شیطنتها شروع شد.هرکس کاری می کرد ودر آن تاریکی سر به سر دیگری می گذاشت.
باهماهنگی قبلی قرار شد یکی از بچهها از حوزه استحفاظی آقای خدادادی لقمه ای را بردارد، که ایشان با لحن خاصی گفت. لطفا غواص اعزام نفرمایید،منطقه در دید کامل رادار قراردارد!😁
با این حرف او یک دفعه چادر از خنده بچهها منفجر شد. اینقدر فضا شاد شده بود که کسی به فکر حمله هوایی دشمن نبود!😂