بغضت راه گلویم را بسته گویی منم که نفس نمی‌کشم آه سوزناک و غم گدازت بر شانه های شهر سنگینی می‌کند وقتی دریای نگاهت یک زمین خاکی و چند مزار نورانی را قاب می‌گیرد . انگار هر خشتی که برداشته می‌شود ، غم‌خانه‌‌ای تازه بر دلتان آباد می‌کند . این تصویر محزون روایتگر غربت است ، روایت تنهایی امامی که پشت و پناه عالمی است و عالم چگونه حقش را نیک عطا می‌کند ... شما با نگاه به این تصویر غریبی خود را می‌نگرید همان قصه ی قدیمی که سال های سال است قلب تاریخ را سوزانده... تخریب مزاری که وعده گاه شما و مادر بود... و من و تمام شیعیان و آنهایی که شب انتظار را پاس داشتند امید دارند که شما می‌آیی و به دست مبارکتان با هم علم می‌کنیم و حریم عشق را دوباره می‌سازیم . 🔶🔹🔸🔹🔶 🆔️@howzeh_iravani