🔻شهید گمنام هسته ای کیست❓
#اختصاصی
🚨به مناسبت 20فروردین، روز انرژی هسته ای💡
💎 شهدای هسته ای را همه می شناسند و می دانند که اگر تلاش های این عزیزان نبود، نه صنعت هسته ای ایجاد می شد و نه کسی امثال ظریف را به عنوان طرف مذاکره حساب می کرد.✅
🔆 یکی از شهدای هسته ای، طلبه ای است بنام مهدی مطلبی که در راه تبیین مواضع رهبری پیرامون خسارت محض برجام، دچار حادثه شده و جان باخت. وی در حال انجام ماموریت بود و فارغ از احتمال قتل عمدی او، عنوان شهید بر وی صادق است.💯
💎 حاج مهدی مطلبی متولد سال1364 بود که در سال 1382 تحصلات حوزوی خود را در مدرسه علمیه معصومیه آغاز کرد. وی انس و الفت زیادی با شهدا داشت تا جایی که مسئولیت واحد شهدای بسیج مدرسه معصومیه و برگزاری نشستهای شبی با شهدا بر عهده او افتاد〽️
🔰 مطلبی سه اثر در حوزه انرژی و مسائل هستهای تالیف نموده است:« نقد و بررسی متن توافقنامه ژنو» که یک ماه بعد از امضای این توافقنامه به چاپ رسید.
دیگری« راز آنچه مرقوم داشته اند» و همچنین کتاب« عقب نشینی ممنوع».
دکتر سعید جلیلی وقتی کتاب را مطالعه کردند با تعجب گفته بودند که واقعا این که یک طلبه با مشغلههای متفاوت و فضای فکری درسی و علمی حوزوی توانسته چنین اثری در تبیین حقیقت توافقنامه ارائه کند، جای تبریک دارد⚠️
🔹 مطلبی در کتاب ” عقبنشینی ممنوع” به بررسی نظرات مقام معظم رهبری درباره مذاکرات هستهای دولت یازدهم، از مرداد92 تا اسفند93 پرداخت.👌
🔰 روز بازدید مقام معظم رهبری از نمایشگاه کتاب امسال، مسئول انتشارات شهید کاظمی که کتاب را چاپ کرده بود، آن را به آقازاده حضرت آقا رسانده بودند. چند روز بعد هم ایشان پیام داده بودند که به نویسنده کتاب بگویید که من این کتاب باارزش را خواندهام و از طرف من از ایشان تشکر کنید.
🔰 انتشارات شهید کاظمی، پس از اتمام نمایشگاه، مجددا اقدام به چاپ و توزیع کتاب کرد اما این بار چیز زیادی از چاپ نگذشت که تلفنهای مشکوک به مسئول چاپخانه شروع شد. اول با حربه تطمیع وارد شده و گفته بودند که تمام کتاب هایتان را یکجا میخریم‼️
🔰 اما وقتی دیدند که ناشر موافقت نمیکند و میگوید دوست دارد کتاب را به دست مخاطب عام برساند، شروع کرده بودند به تهدید که اگر دست از چاپ کتاب برندارید با چندتا نارنجک انتشاراتتان را میفرستیم هوا😰
🔰 چاپخانه سه روز از چاپ دست نگه داشت اما وقتی در تماس بعدی، ناشر بهشان گفت که من آرزو داشتم توی جنگ با نارنجک دشمن بروم هوا حالا که آنجا نشد، شاید قسمت بوده توی این جبهه به فیض برسم، کتاب هم مجددا چاپ شد✌️
🔰 همسر شهید مطلبی می گوید:
تلفنهای تهدیدآمیز به حاج مهدی شروع شد. اول گفتند به خاطر مطالب که توی کتاب عنوان کردی از شما شکایت میکنیم و دادگاهیات میکنیم. من خیلی نگران بودم اما چند وقت گذشت و هیچ خبری نشد. حاج مهدی هم میگفت چون جز حقیقت توی کتاب چیزی ننوشتهام نتوانستهاند مطلبی علیه من پیدا کنند.✅
🔰 مدتی بعد، دوباره تلفنهایشان شروع شد. نمیگفتند از طرف چه کسی تماس میگیرند اما فقط یکسره تهدیدش میکردند. حاج مهدی به من نمیگفت که چه چیزی به او میگویند فقط یک مرتبه که خانه بود و زنگ زدند برای تهدید کردن دوباره دیدم دارد بهشان میگوید آقاجان فقط خواهشا هر کاری که از عهدهتان برمیآید، کوتاهی نکنید‼️
🔰 یکی از همکاران شهید احمدی روشن درباره شهید مطلبی می گوید: چون دیدم مطلبی طلبه است با حالتی گلایهآمیز گفتم واقعا چرا در این شرایط حساس برخی سکوت کرده اند❓ ایشان هم سرشان را انداخته بودند پایین و فقط گوش میکردند. حرفم که تمام شد گفت خب فلانی شما بگو چه کنیم❓
🔰 یک لحظه یاد حرف مصطفی افتادم وگفتم وقتی آن موقعها کارمان جایی گره میخورد و به هیچرقمی پیش نمیرفت، مصطفی میگفت بچهها باید خون بدهیم؛ و جدا هم درست میگفت فقط با دادن خون گره از مشکلمان باز میشد. حالا هم واقعا باید خون بدهیم. تا این حرف را زدم مرحوم مطلبی سرش را آورد بالا و توی صورتم نگاهی انداخت و با حالتی خاص گفت فلانی انشاءالله که خون هم میدهیم.✅
💠روحش شاد، یادش گرامی و مسیرش پر رهرو باد🌹