🔴خرداد خونین/7
💥انتشار متن حاج آقا مصطفی خمینی در خصوص قیام ۱۵ خرداد؛ برای اولین بار در فصلنامه پانزده خرداد
💢 متن حاضر بخشی از یادداشتهای آیتالله شهید حاج سید مصطفی خمینی در خصوص قیام خودجوش ملت ایران در 15 خرداد 1342ش است که برای اولینبار از طرف فصلنامه پانزده خرداد منتشر شد. متنی که نشان میدهد فرزند برومند امام به اصطلاح امروزی«آقازادگی» نداشت بلکه در پیشانی مبارزات حضور داشت و جانفشانی میکرد و در نهایت نیز در همین مسیر به شهادت رسید.
«🔺شاه مردی خبیث و لجوج و خودخواه بود و فکر نمیکرد که بعد از مرحوم بروجردی دیگر در ایران مردی باشد که بتواند در مقابل خواسته او کلمهای بگوید. بعد از آن که دید چنین نیست به فکر کوبیدن قم افتاد و ابتدا حملهای شدید به
#مدرسه_فیضیه نمودند و تا آنجا که ممکن بود قشون چنگیزی دمار از روزگار چندین صد نفر از شاگردان حضرت صادق(ع) در روز وفات آن حضرت کشیدند. گرفتند و زدند و بردند و سوزاندند و غارت نمودند و بیماران حادثه شوم 25 شوال را که مطابق با دومین روز فروردین سال 1342 بود از بیمارستان بیرون کردند و آنچه که نباید دشمن با دشمن در سختترین جنگهای جهانی کند اینان با ملت خود و طبقه روحانیت کشور کردند.
🔻از این هنگام وظیفه
#روحانیت دو قسمت میشد: یک طایفه عقبنشینی کردند... و یک طایفه که در رأس آنان "پدر من" بود ایستادگی به خرج دادند و کار بالا گرفت و اعلامیههای ایشان شدید شد و در نتیجه مقاومت ملت ایران که از این خانواده (خانواده شاه) نهایت نفرت را داشته و دارند به ایشان گرویدند و از خارج و داخل او را تأیید کردند و در نتیجه شخصیت ایشان تا حدودی بارز گشت. او مردی بود جامع از جهت شجاعت و از حیث عقل و از جهت علم و عمل.
🔺از این روی تمام فداکاری خود را ممحض در آن کردند و در این هنگام نطقها و خطابههای آتشی ایشان که صریحاً علیه آن مرد [شاه] بود ابراز گشت و او خوب فهمید که بعد از خطابه مدرسه فیضیه که در روز عاشورای سال 1383 مطابق با 15 خرداد ماه سال 1342 در مقابل دهها هزار نفر جمعیت قم و مسافرین صورت گرفت دیگر نمیتواند زندگی کند و چارگی جز قیام مسلحانه علیه ملت نیست و در نتیجه روز 12 محرم همان سال [1342ش] قبل از طلوع فجر به منزل شخص ایشان [امام خمینی] با قوای مسلح حمله کردند و حضرتش را به جانب تهران و زندان بردند.
🔻من به فراز منبر رفتم.روز عجیبی بود، هر مردی انگار بهترین عزیز خود را از دست داده بود هر زنی گویی جوان ناکام خود را در شعله آتش میدید. بگویم که چه روزی بود. تمام دکاکین بسته، مردم گرسنه هوای گرم تابستان، چنان جمعیت در هم فشرده شدند که من فکر کردم الان ممکن است چند صد نفر تلف شوند. از این رو جمعیت را به خارج صحن سوق دادم که از خطر نجات پیدا کنند
🔺هم آغاز با این سر و صدا که در قم از اول آفتاب پیدا شد در تهران قریب دو یا سه ساعت بعد از آن بود که صدایی چند صد برابر این صدا به گوش میرسید و همگی با یک جنبش همهجانبه میگفتند:
#یا_مرگ_یا_خمینی؛ مسلسلهای بیگانگان که از پول این ملت تهیه شده بود به روی این ملت بستند و گفته شد که قریب 15 هزار نفر را در مدت بسیار کوتاهی از بین بردند و مطابق نقل صحیح در میدان سپه توپ میانداختند و خدای میداند که قوای دشمن ملت تا چه حد بیشرمی کرد.
🔻ابتدا دستور
#شلیک نداشتند و بعد از آن که دیدند کار ملت بالا گرفته است و در نزدیکی بیسیم رسیدند دستور زدن به هدف توسط رئیس پلیس وقت به نام سرهنگ وثیق ابلاغ شد. ولی این دستور همراه با آن بود که به قسمت پایینتنه بزنند ولی باز خطر نزدیکتر شد از این جهت توسط بیسیم شخص شاه خائن لعنهالله تعالی به شماره 25/27 که رمز مخصوص آن وقت بود فرمان صادر کردند و مردم بیگناه شهر تهران را به آتش کشیدند. این خبر تا عصر روز پانزدهم خرداد یعنی دوازدهم محرم به گوش میرسید. فردای آن روز هم صدایی از گوشه و کنار به پا خواست ولی دیری نپاید که باز در هم شکسته شد.
🔺تهران و اطرافش تعطیل بودند، از ورامین جماعتی با اسلحه سرد حمله به تهران کردند. در اواسط راه مصادف شدند با قوای مسلح، همگی را کشتند و یکی از دوستان موثق به من که از مشهد در آن ساعت رسیده بود میگفت گویا تپهای از کشته مردم ساختهاند و از کنار آن مسیر خون جاری به چشم میخورد همراه با این سر و صدا که در تهران و قم و ورامین بود در سایر شهرستانها خصوصاً شیراز که آقای محلاتی را از آنجا روز شانزدهم گرفتندولی کشتاری در آنجا به طور مسلم معلوم نگشت.
📄فصلنامه پانزده خرداد،ش۵۵،بهار ۱۳۹۷»
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.