جوابیه روح الله دشتی خطاب به جناب حجت الاسلام محمدرضا نائینی از سران نشست اساتید محضر جناب حجت الاسلام و المسلمین استاد نائینی ضمن عرض سلام و تشکر از التفات به این کمترین، یادداشت سرگشاده حضرتعالی را خطابِ به اینجانب، در فضای مجازی خواندم! طبعاً اگر بزرگی با شاگرد خود که او را فرزند خطاب می‌کند، کاری داشته باشد، نباید توقع داشت که مطلبِ خود را از بلندگوی فضای مجازی بگوید! لذا به همان جهت که جنابعالی تشخیص دادید که مطلب را علنی با بنده در میان بگذارید، اینجانب نیز برای تنویر افکار عموم حوزویان و همه کسانی که یادداشت شما را خواندند، نکاتی را علنی به عرض می‌رسانم و امیدوارم به طور کامل (بر اساس حق طبیعی بنده)، در همان کانال بازنشر فرمائید. 1- آیا تا کنون از خود پرسیده‌اید که یکی از شاگردانِ تان که جز طلبگی، فخرِ دیگری ندارد و نزدیک به دو دهه، خاکِ حوزه علمیه خورده، چرا باید به هشدار علنی نسبت به برخی آسیب‌های خطیر حوزوی روی بیاورد؟ آیا مسائل واقعاً با حرف‌های درگوشی قابل حل است؟ اگر چنین بود، از چه رو مقامِ معظم رهبری نسبت به و جدایی حوزه از انقلاب اسلامی «هشدارِ علنی» دادند؟ و از چه رو سایر مراجعِ عظامِ تقلید و برخی علما و اساتید و از جمله شخص جنابعالی در مسائل بسیار جزئی‌تر از موضوعِ طومارِ مورد بحث، به ابراز نظر علنی می‌پردازند! جهتِ اطلاعِ حضرتعالی، دلیلِ حضورِ اینجانب و برخی دیگر از افاضل در این میدان، احساس خطری است که پیشتر برخی از اعاظم و حتی مراجع عظام تقلید را وادار به تذکرات خصوصی و علنی فراوان نمود و حتی یکی از مراجع همه حمایت های خود را از تشکیلاتِ حضرتعالی و دوستان‌تان قطع نمود و آن مرجعِ عزیزِ دیگر، جلسه از قبل تعیین شده خود با جمعِ شما را تعطیل نمود! 2- در طومار مورد انتقادِ حضرتعالی، جز تشیع انگلیسی، از هیچ تشکیلات یا رسانه یا محفل حوزوی نام برده نشده است، حال آنکه گفتنی های زیادی در این باب وجود دارد. پرسش این است که حضرتعالی چرا طومار را به خودتان گرفته اید؟! خط بحث های ماهرانه تان برای به حاشیه کشاندن بحث طومار، و شخصی جلوه دادن ماجرا نیز اصلاً اخلاقی نیست و مورد انتظار اینجانب هم نبود. طبعا اگر کسی حرفی را بر زبان رانده باشد، دیگر آن سخن در بندِ او نیست، و حتمن قابل اثبات خواهد بود؛ اگر ابزار عصر مدرن امکان صحت سنجی نسبت ها را فراهم نکند، ادله شرعیه که هست؛ البینة للمدعی و الیمین علی من انکر! 3- فرموده‌اید «محتوای این طومار آکنده از دروغ است و اگر مایل باشی می‌توانم درباره تک‌ تک جملات آن با تو سخن بگویم»! از جنابعالی بیش از این انتظار می‌رفت که بدونِ انتشارِ متنِ کاملِ طومار در کانال خود، ذهنیتِ مخاطبان‌تان را نسبت به آن تخریب فرمایید! خب اگر چنین است که می‌فرمایید، چرا قبل یا بعد از انتشار یادداشت تان، متن را در اختیار همگان قرار ندادید که امکان قضاوت برای همه فراهم شود؟ وانگهی! به صرف اینکه فلان طومار، دروغین است که مسئله‌ای حل نمی‌شود! راهِ درست آن است که وقتی یک طومار به طور علنی در منظر همگان قرار گرفته، حضرتعالی استدلال تان را در مورد دروغ بودن تک تک تعابیر آن بیان بفرمائید و طبعاً اگر نتوانید این مدعا را ثابت فرمائید، به اینجانب و جمعِ امضا کنندگان (که نزدیدک به هزار نفر رسیده است) نسبتِ اشاعه کذب داده‌اید که مستوجب عقوبت سنگینِ اخروی است! در متنِ این طومار نوشته‌ایم: حوزه علمیه میراث هزار ساله سلف صالح است و همواره منشا تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی و ریشه همه نهضت‌های اصیل اسلامی و از جمله انقلاب اسلامی بوده است! آیا این جمله را قبول ندارید؟ نوشته‌ایم؛ جامعه محترم مدرسین، معتبرترین و قدیمی‌ترین تشکیلات حوزوی در عصر ما است و عامل اصلی برای اتصال حوزه به انقلابِ اصیلِ مردم ایران و معبری برای گذار حوزه‌ها از سیاست‌گریزی بوده است! آیا این را تکذیب می‌کنید؟ نسبت به «بازتولید ادبیات دوران نفوذ استعماردر حوزه‌های علمیه و تئوری‌پردازی جهت سیاست‌ستیزی و سکولاریسم مقدس» هشدار داده‌ایم، آیا این واقعیت تلخ را از اساس منکر می‌شوید؟ اگر اینطور است نصائح و هشدارهای رهبری و مراجع عظام در این موضوع را چه می‌فرمایید؟ گفته‌ایم: «تشت رسوایی جریان تشیع انگلیسی از بام فرو افتاده است»، آیا در ماجرای اهانت آشکار یکی از سرانِ این جریان به رهبری معظم (که یکی از پرمقلد ترین مراجع عظام تقلید نیز هستند)، و دفاع مقدسی که روزگاری شما نیز لباس آن بر تن کرده‌اید، جریان تشیع انگلیسی رسوا نشد؟ البته شاید شما تحلیل دیگری داشته باشید، و اتفاقاً اکنون موقف خوبی است برای شنیدن تحلیل تان. ادامه در پست بعد .... لینک بخش دوم جوابیه https://t.me/howzehenghelabi/9894 @howzehenghelabi