هدایت شده از حزب الله حوزه
⃣ ثانیا : از جمله وظایف و تعهدات این نهاد، برنامه ریزی برای جلوگیری از نفوذ عناصر وابسته و جریانات منحرف سیاسی و عوامل فرقه های منحرف است، در این زمینه به سبب حضور و رشد جریانات فرقه ای و سیاسی و برخورد ناقص و بعضا عدم برخورد با آنان از سوی مدیریت صیانت، انتقاد جدی به این نهاد وارد می دانیم.  ثالثا: وظیفه ذاتی مدیریت امور صیانتی، حفظ و حراست از کیان روحانیت و انقلاب در حوزه علمیه است. مدیران محترم باید به این سوال پاسخگو باشند که چرا و به چه دلیل به جای حمایت و هدایت حرکت های انتقادی مطالبه گران دلسوز و انقلابی از طلاب و روحانیت، به برخورد و سرکوب آنان پرداخته اند و با عناوینی هم چون قطع شهریه، اخراج از حوزه، خلع لباس، محکومیت های سنگین قضایی، ایشان را وادار به سکوت و انزوا کرده اید؟ نمونه و موارد زیادی برای هر کدام از این عناوین موجود است که فعلا از ذکر آنها خودداری می نمایم. رابعا: عدم پاسخگویی، تحکم در برخوردها، عدم ذهنیت دقیق و تفکیک در موارد انقلابی و غیرانقلابی، و همچنین ضعف در اصلاح پذیری از جمله ایرادات وارده به مدیریت آمار و بررسی می باشد. جا دارد نهادی که خود مروج و مبلغ شفافیت و پاسخگویی ست، عملکرد و فعالیت های مثبت خود را در معرض قضاوت اذهان عموم حوزویان بگذارد. خامسا: خوانندگان محترم بدانند، نبود عزم جدی در تحول ساختار و اصلاح عملکرد و تغییر روند سالیان گذشته در معاونت امور صیانتی حوزه علمیه، امری غیر قابل انکار است که جدا نقش بسزایی در ضعف عملکرد این نهاد انقلابی داشته و دارد. در رابطه با نخبگان و فعالین حوزوی و نوع عملکرد و نقش آفرینی آنها در جلوگیری از انقلاب زدایی نکات زیادی به ذهن می رسد، از جمله آنها این که ؛ ظرفیتی استثنائی به برکت انقلاب اسلامی در اختیار حوزه و روحانیت قرار گرفته است؛ فرصتی که روحانیت علاوه بر حمایت از نظام همواره مسئولیت حفظ ایشان از انحرافات و خطرات را نیز دارد. رهبر معظم انقلاب با اشاره به این موضوع می فرمایند: نسبت روحانیت و حوزه های علمیه با نظام اسلامی، نسبت حمایت و نصیحت است.  از این فرموده چنین برداشت می شود که توانی خارج از نظام و فوق قوا و نهادها و سازمان ها و دولت ها تعبیه شده که ضمن توان دهی و تقویت نظام اسلامی، هر لحظه آن را مورد رصد و پایش قرار داده و از ناکارآمدی ها و خطرات و خلاء های موجود، با خبر می سازد و راه برون رفت از آن را طبق مبانی و ارزش های اسلامی پیش پای نظام می گذارد. حوزه و روحانیت با کسب اختیار از ولی امر مسلمین، و با در نظر داشتن مصالح انقلاب، حق دارند مسئولین نظام، ذیل ولی فقیه را از نصایح و انتقادات خود در راستای رشد و حرکت در مسیر دولت اسلامی، بهره مند سازند. ناگفته نماند سالهاست با وجود چنین فرصت مغتنمی، عده ای از نخبگان حوزوی، با اهمال کاری و فرار از هزینه ها، این میدان را خالی گذاشته، که معتقدیم بزرگ ترین ضربه ها به انقلاب و علت به حاشیه رانده شدن انقلاب و انقلابی در بعض از عرصه ها این بی تفاوتی و عدم هشیاری آنها می باشد. توقع می بود پس از تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب، چه قبل و چه بعد از 25 اسفند 94 بر این موضوع، مخاطبان این هشدار، امتثال امر و فرمان ولی فقیه کرده، و لااقل خواسته ایشان را به یک مطالبه و خواسته عمومی در سطح حوزه های علمیه کشور، تبدیل می کردند و اذهان عموم طلاب و روحانیت را نسبت به این مطلب روشن می ساختند، نه تنها اقداماتی هرچند حداقلی در این زمینه صورت نپذیرفت، بلکه بعضی افراد غیر انقلابی و همراه با جریان غرب گرا برای توجیه غفلت یا قصور خود به تقسیم بندی دشمنان انقلاب متمسک شده و عامل انقلاب زدایی از حوزه علمیه را تندروی های عناصر انقلابی خواندند!! ان شاالله هیچ کدام از مخاطبان مستقیم و غیر مستقیم هشدار حضرت آقا، خواسته یا ناخواسته هدف دشمنان اسلام و انقلاب را پیگیری نکرده و نادانسته پازل ضدانقلاب را درون نهاد روحانیت، تکمیل نکرده باشند. روحانیت انقلابی در صدد است اولا: عوامل انقلاب زدایی در حوزه علمیه را افشا کرده و در این زمینه روشنگری بنمایند. ثانیا: مسببین به انزوا کشاندن انقلاب در حوزه ها و متصدیان کم کار و بی تفاوت را به دلسوزان و دغدغه مندان به انقلاب، معرفی نمایند.  امیدواریم مومنان به انقلاب برخورد با انقلاب زدایان را به عنوان تکلیفی شرعی و از مصادیق مهم آتش به اختیار دانسته و اقدامی قابل قبول داشته باشند. ✍حجت الاسلام قاسم روزبهانی @howzeh_1357