اما زهی خیال باطل! در این باره باید گفت اولاً اصل فوت استاد موسوی به دلیل کرونا هنوز محل تردید است چرا که استاد موسوی در حالیکه با وجود کهولت سن، بیوقفه مشغول فعالیت سنگین بوده و به خود، کمترین میزان استراحت را میداد و از سویی بیماری زمینهای دیابت و کمخونی ارثی را نیز داشت و چند سال قبل هم بر اثر سانحهای، بسیار ضعیف شده بود به خاطر احتمال ابتلا به کرونا و به اجبار اطرافیان به بیمارستان آورده میشود و در آنجا بدون توجه به شرایط بیمار توسط پزشک معالج مربوطه، بیهوش میشود!! در نتیجه بیهوشی، سببیت فوت کامل میشود و استاد موسوی با "ایست قلبی" مرحوم میشوند و نه با عوارض بیماری کرونا! و حتی هیچ شاهد محکمی مبنی بر ابلای قطعی ایشان به کرونا در دست نیست و درثانی، کادر درمانی بیمارستان مربوطه باید به این سؤال جدی پاسخ دهند که علت تجویز بیهوشی برای استاد موسوی چه بوده است؟!
اما برسیم به قسمت جالب ماجرا؛ اینکه جریان یاد شده در بدنه نظام سلامت کشور خاصاً در مورد فوت مرحوم موسوی، این هیاهوی رسانهای راه انداخته، خود به تنهایی یک حقیقت بزرگ دیگری را فاش میکند! و آن اینکه این جریان تا پیش از فوت استاد موسوی هیچ مصداق بیرونی و عینی از فوت اساتید طب سنتی درگیر با درمان کرونا را در دست نداشتند لذا فوت ایشان، بهترین فرصت برای عقدهگشایی این جریان و فضاسازی رسانهای برای تخریب توانمندیهای درمانی طب سنتی توسط این جریان، تلقی شد!
حال باید از این حضرات مدعی پرسید غیر از مورد اخیر فوت استاد موسوی آن هم با فرض پذیرش فوت به واسطه ابتلا به کرونا، آیا مورد فوت دیگری به واسطه ابتلا به کرونا از میان جمعیت چند هزار نفری اساتید طب سنتی سراغ دارند؟! در حالی که این اساتید طب سنتی در طول بیش از یک و نیم سال گذشته، به صورت تمام وقت مشغول درمان بیماران کرونایی بودهاند!
آری! امروز این حقیقت بزرگ، دیگر برای توده مردم و همه ناظران منصف وآگاه، به خوبی عیان و آشکار شده که میزان مرگ و میر ناشی از کرونا هم در میان اساتید طب سنتی درگیر با درمان بیماران کرونایی و هم در بین بیمارن آنها "چیزی نزدیک به صفر" بود و آنها در صحت و عافیت هرچه تمامتر در حال گذران زندگی خود هستند و تلاش جریانات مافیایی سلامت برای غبارآلود کردن فضا به واسطه فوت تلخ و مبهم استاد موسوی، راه جایی نخواهد برد و از عظمت و قدرت طب پرافتخار ایرانی ـ اسلامی کشورمان نخواهد کاست!
@drezamontazer