نکته ای مهم: برخی دوستان ولایی نسبت به سکوت معنادار رهبری در ماههای بحرانی سال 97 تاکنون بعضا لب به انتقاد باز میکنند و یا حداقل، سکوتی پر از تردید با نگاهی ناامیدانه به راهبری نظام و آینده مبهم کشور بروز می دهند. طبعا حساب ضدانقلاب و غیرانقلابیون لذت گرا که حزب بادند و کاری به ولایت و غیرولایت ندارند و ابن الوقت گونه هر کجا باد سیاسی و اقتصادی وزیدن بگیرد به همان سو غش می کنند مخاطب این قلم نیست. دو سفر اخیر شیخ به ارومیه و سمنان و حضور طرفداران ظاهرا مردمی در دو استادیوم محل برگزاری را از رسانه دیدید. و طبق معمول حرف های تکراری و غیرمنطقی و سراسر دروغ و فریب جناب شیخ را با تشویق های مکرر حاضران شنیدید. حضرت آقا در چند ماه اخیر و تنها در یک جمله به 24 میلیون رای دهنده شیخ اشاره و از مردمسالاری دینی و احترام به رای اکثریت دفاع کردند. حال این دو صحنه را کنار هم بگذاریم تا دلیل منطقی سکوت رهبری را بیشتر متوجه شویم. برخی دوستان تصور می کنند بحران های اخیر و کمپین من پشیمانم ِ طرفداران روحانی الزاما بمعنای رویگردانی اکثریت 24 میلیون مستضعف فکری و سیاسی است که اگر باز بوی کباب به مشامشان برسد از پشیمانی اخیر باز پشیمان نمی شوند و دوباره زیر علم شیخ سینه نمی زنند! شاید بتوان مردم و انتخابات ایران را غیرقابل پیش بینی ترین ملل جهان دانست. سال 96 اکثر نیروهای ولایی به این جمعبندی رسیده بودند که کار دولت تمام است اما دیدیم که با حجم وسیعی از شعارهای پوچ مکرر و چاشنی مهندسی آرا در چند شهر و محله که طرفداران جناح مقابل می توانستند بر آرای رقبای شیخ تاثیر بگذارند عملا توانستند نه در انتخابات ریاست جمهوری بلکه شوراهای شهر بیش از گذشته بر کرسی های قدرت سوار شوند و البته مجلس را هم قبلا با همین شیوه عمروعاصی از آن خود کرده بودند. حال کلاه خود را قاضی کنیم و خود را جای رهبری بگذاریم که در این بلبشوی مدیریتی و استضعاف فکری و بی بصیرتی اکثریت جامعه ای که محصول کم کاری ما فعالان سیاسی و فرهنگی است رهبری در مواجهه با دوراهی سختی گه در آن قرار گرفته بودند چه باید می کردند: سکوت منطقی یا حضور قاطع با استفاده از جو روانی بحران ها و درخواست از مجلس و قوه قضا و نیروهای اطلاعاتی و بسیجیان و ... برای بیرون کشیدن پرونده های انواع فساد لیبرال های حاکم و حذف سیاسی رییس جمهور مانند زمان بنی صدر و ختم ظاهری غایله! احتمالا شما نیز مثل بنده گزینه اول را که انتخاب رهبری هم بوده و هست مبنی بر آرام کردن اوضاع همراه با صیر و بصر برای گذار از این وضعیت که اوج خباثت دشمنان را هم پشتیبان داشت راجح می دانید. به یقین وضعیت جامعه 97 با جامعه 61 یکسان نیست چون در این زمان اکثر مردم و مجلس و احزاب سیاسی و سرمایه داران موثر و ... با رهبری همراه نیستند تا رهبری بتواند همچون امام با پشتیبانی مردم و مجلس و سیاسیون و رسانه ها در آن زمان، عزل بنی صدر را رقم بزنند. البته مسیر آینده - احتمالا سال 98 که فتنه اکبر برای ضربه ای بزرگتر بر نظام اسلامی- در دستور کار کفار و منافقین خواهد بود زمینه عزل روانی و سپس سیاسی این جریان منحرف که چون بختک بر جان و مال و ناموس و دین و انقلاب افتاده اند فراهم تر خواهد شد و نظام اسلامی فضا را برای گزینه هایی قاطع فراهم تر خواهد دید اما الان زمان مناسبی برای تولد این جنین نارس نبوده و نیست. زمان و شرایط را دریابیم و همچنان تابع رهبری دوراندیش خود که موید به تاییدات خدا و هدایت های مستمر صاحب و مولایمان است باشیم. عاقبت بخیر باشید