🔴
مصلحت صادق یا مصلحت کاذب؟!
(دربارۀ بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان)
🔻عدهای با بهانهها و توجیهاتی بهظاهر خیرخواهانه، مدام بر طبل اهمال در رد صلاحیتها توسط شورای نگهبان میکوبند. توجیهات از سه دستۀ زیر خارج نیست که وقتی عاقبت آنها را در تجربۀ حسن روحانی ببینیم و عبرت بگیریم، تکلیف اهمال در رد صلاحیت حسن روحانیها (از قبیل لاریجانی و جهانگیری و دیگران) کاملاً روشن میشود.
🔻مقدار مشارکت انتخاباتی:
سقوط آزاد مشارکت انتخاباتی مردم و سرمایههای ملی و اجتماعی را که برای جبران آن باید خونها ریخته شود و سالها زحمات کشیده و مجاهدتها بشود را ببینیم. ضمناً طبق پژوهشهای انجامشده تأثیر رد صلاحیتها در تعیین مقدار مشارکت اننخاباتی بسیار ناچیز است و تصریحات امام خامنهای هم مؤید همین است.
🔻مصلحتسنجی ظاهربینانه:
مفاسد و لطمات عظیم، عمیق و ماندگارِ وارد به همۀ عرصههای معنوی و مادی ملت و نظام را ببینیم.
🔻تکالیف شرعی و قانونی:
اصل صدوپانزدهم قانون اساسی را ببینیم که برای مثال «مدبر» بودن و دارا بودن «حسن سابقه» از شرایط مندرج در آن است و شورای نگهبان باید آنها را «احراز» کند و اظهرمنالشمس است که آنگونه افرادِ اشرافمسلک بهرغم ادعاهای فراوانشان قطعاً این شرایط لازم را ندارند.
🔻چه طبق دو دستۀ اول که نگرشی ناملتزمانه و سطحینگرانه است قضاوت کنیم و چه ملتزم به تکالیف شرعی و قانونی، که بیش از هرچیز تأمینکنندۀ مصالح و دافع مفاسد است، قضاوت کنیم، اهمال و سازش در رد صلاحیت اینگونه داوطلبان خطرات و مفاسد بسیار عظیم و عمیقی میتواند به بار بیاورد و خلاف تکالیف شرعی و قانونی است درصورتیکه رد صلاحیت آنها اگر هم هزینهای داشته باشد بهنسبت هزینهها و مفاسد تأیید آنها، «تقریباً هیچ» است. اگر عبرت بگیریم و چشم بگشاییم میبینیم که قانون و شریعت و مصلحت همگی در یک سمت هستند.
🌹 حوزه انقلابی
╭┅───────────┅╮
🕌
@howzehenghelabi
╰┅───────────┅╯