✍ یادداشتِ طلبه فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ...(عنکبوت/۱۴) سلام بر قدسی که آزادی اش تمام آرزوی حاج قاسم مان بود... طوفانی به پا شده از جنس آزادی... و پایانی نیست در تکاپو از بر آزادی ات.‌‌.. پرچم عشق به روی گنبد طلایی ات رقص آزادی را نمایش می دهد... آری... قدس قلب و قبله مسلمانان است که برای آزادگی می‌تپد... پاره تن اسلام است... در دل همه ما مسلمانان،طوفان عشقی پیدا شده وصف نشدنی... مرز جغرافیایی دل هایمان با شما یک صداست‌... بازگشتی فلسطین من... میهن نواهای بی‏نوا و چهره‏های گمشده؛ میهن طوفان‏ها و تندرها ؛ میهن باغ‏های اسیر و دست‏های ملتمس؛ میهن رؤیاها و پیامبران؛ای که فریاد آزادی ات آرزوی هر ثانیه مان بود... وجب به وجب خاکت، بوی پر جبرئیل می‏دهد؛ قدمگاه پیامبران بوده است روزی؛ خیال ساده بود که بزمگاه نمرود شود و رزمگاه فرعون! اکنون خورشید چشم هایت دوردستها را روشن کرده،و بر تمام زوایایی مبهم روشنگرانه تابیده... فریاد طوفان الاقصی گوش تمامی جهانیان را پر کرده... فلسطین بود، هست و خواهد ماند... همگی ایستادیم با عصای وحدت در برابر مار های تفرقه افکن... ایستادیم با قلبی پر از تپش و انتظار به امید آزادی... و اینک سرگذشت تو بر همه زبان ها جاری است... همین بود وعده پیروزی... إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا ...🕊 به قلم زینب صابری طلبه مدرسه علمیه ریحانه الرسول س @Peyroevelayat_313