دری که بوسه‌گه انبیای عظمی شد چگونه بود که با ضربه‌ی لگد وا شد بجای دسته گل، جای احترام و سلام شرار، قسمت آن خانه‌ی معلی شد مقابل نفس بانوی عفیف علی صدای عربده‌ی یک غریبه پیدا شد آهای سینه زنان، فاطمه زمین افتاد کمک دهید که در بین کوچه دعوا شد امان ز میخ که کج رفت، سمت پهلو رفت امان ز در که شکست و بلای زهرا شد قلاف تیغ یکی و دوتا نه،خیلی بود چگونه این‌همه ضربه به دست او جا شد؟! اگرچه پشت «در» خانه رفته بود از حال به احترام نگاه علی ز جا پا شد خبرگزاری_حوزه_ایلام ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 رسانه باشید ⇩⇩⇩ ✅به خبرگزاری حوزه ایلام بپیوندید👇👇: @hozeh_ilam •┈┈••✾••┈┈•