«طنزآمیز»؛ واکاوی در اشعار سلیم تهرانی 🔸 در بیست و چهارمین جلسه‌ شعر طنز دیروز و امروز «» به خوانش و کاوش طنز در اشعار «سلیم تهرانی» پرداخت. 🔸دکتر اسماعیل امینی با اشاره به شعر «پیش زاهد توبه کردم از شراب/ ساده‌لوحی بین که باور کرده است» به ساده‌لوحی در توبه اشاره کرد و در قیاس با شعر «هرکس برای خود سرزلفی گرفته است/ زنجیر از آن کم است که دیوانه پر شده است» گفت: دو چیزی که شباهت به هم دارد و تداعی‌گر زنجیر اسارت و دیوانگی است و اینجا شاعر با این تکنیک با زیاد بودن دیوانگان شوخی کرده است. 🔸امینی در اشاره به بیت «سلیم، هند جگرخوار خورد خون مرا/ چه روز بود که راهم به این خراب افتاد» گفت: چراغ صبح وقتی به آفتاب می‌رسد می‌میرد یعنی من هجران را در وصال تحمل کردم و ممکن است بمیرم. شوخی این شعر این است که اسم هند را به هنرجگرخوار تلمیح کرده است. شاعر در اینجا به هجرانی که به او تحمیل شده و مجبور به رفتن به هند شده اشاره دارد. 📌مشروح گزارش را اینجا بخوانید. 🆔 @hozehonari_ir