رعیت را مشغولِ دوقطبی های کاذب و پوشالین میکنند تا بر سر کله ی هم بزنید و دلخوش به زنده باد مُرده بادهایتان باشید. در همین اثنا آشپزباشی ها پُختِ حلوای چهارساله و انداختنِ سرکه ی هشت ساله شان را تمام کرده اند، بی آنکه بویی بُرده باشید. دلخوش باشید! بر طبل شادانه تان بکوبید و در هوای مطبوعِ آزادی تنفس کنید که غول های پشمالوی پایداری چی تمام شده اند و بهارِ توسعه و مُدرنیته در ایران شکوفه زده است. نگران نباشید! روسری های خود را در هوا بچرخانید و با دامن پُرچین چونان کبکِ دری خرامان بر خیابان های تهرانِ باشکوه قدم بزنید و خیابان های شهر را از اندامِ زیبای زنانه تان مشحون کنید. داروغه ی شهر مراقبِ جیب هایتان خواهد بود. شاد باشید و از اینکه از آینده ای تاریک نجات یافته اید از خدایانِ خویش شاکر.. اما از خزینه ی داروغه ی شهر سوالی نپرسید.