یه روزی می‌ره خدمت امام کاظم و امام به صفوان می‌فرماد: صَفْوَانُ کُلُّ شَیْ ءٍ مِنْکَ حَسَنٌ جَمِیلٌ مَا‌خَلَا شَیْئاً وَاحِداً ای صفوان همه چیزِ تو خوب و نیکو است جز یک چیز