دیشب سوار اتوبوس شدم به محضی که من وارد شدم یک دختر وپسر از قسمت آقایون میخاستن پیدا بشن گفتم دختر خانم اتوبوس بیت المال را سوار میشید حجاب ندارید خوب گناه داره پسر جلوتر بود داشت پیاده میشد اومد که حرفی بزنه راننده در را بست رفتم جلوتر دوتا دختر دیگه کشف حجاب بودن خانمی مسن جلو من نشسته بود فهمید که من یه اونا تذکر دادم برگشت با یک نگاه تاسف آور بمن نگاه کرد من هم فقط سری تکان دادم وبه دودختر کشف حجاب نگاه کردم بنده خدا یکم روسریشو کشید جلو من منتظر فرصت بودم که بهشون یک چیزی بگم که مناسب باشه چون اتوبوس کمی شلوغ بود یکی از اون دخترا پیاده شد اون دختر دیگه بر گشت بمن یک نگاهی کرد من هم بهش لبخند زدم دیدم شالشو سرش کرد گفتم خوبه فعلا یک لبخند کار کرد🙈من هم اومدم پیاده بشم از کنارش رد شدم یک لبخند دیگه بهش کردم سلام کردم و گفتم دخترم تو به این خوشگلی خانمی حیفه که نگاه های آلوده ببینت !حجابت حفظ کن عزیزم که برای خودت خوبه !هیچی نگف لبخندی با تشکر بمن زد ومن پیاده شدم