آوازه‌خوانِ مرگ    «وَ أَدْبَرَتْ حَذَّاءَ فَهِی تَحْفِزُ بِالْفَنَاءِ سُكَّانَهَا وَ تَحْدُو بِالْمَوْتِ جِیرَانَهَا وَ قَدْ أَمَرَّ مِنْهَا مَا كَانَ حُلْواً وَ كَدِرَ مِنْهَا مَا كَانَ صَفْواً»[۲] «دنیا به سرعت پشت کرده است. او ساکنین خود را به سوی نابودی کشانده و همسایگان خود را به سوی مرگ فرا می‌خواند. شیرینی‌های دنیا رو به تلخی گراییده و صفای آن به تیرگی مبدل شده است» تحدو از ریشه حداء به معنای آوازی‌ست که ساربان برای شترها می‌خواند تا به راحتی حرکت نمایند. حضرت در این فراز، توجه افراد را به این نکته جلب می‌نمایند که دنیا به افراد وفادار نبوده و پشت می‌کند؛ گویا دائما در حال قهر است. بنابراین چه دلیلی وجود دارد که انسان‌ها به آن وابسته شده و بر دامن او چنگ زنند؟ دنیا به سرعت در حال حرکت است و ساکنین خود را به سوی نابودی می‌کشاند. مانند آن که شخصی به اتومبیلی که به سرعت در حال حرکت است؛ چنگ زده باشد؛ قطعا روی زمین کشیده شده و آسیب می‌بیند. فردی که دنیا را محل اقامت و سکونت خود انتخاب کند؛ به عبارت دیگر «ساکن» در آن شود؛ به سوی نابودی و فنا خواهد رفت. دنیا دائم آواز مرگ و فنا را در گوش مجاوران خود می‌خواند؛ گویا هر لحظه در گوش افراد می‌گوید: «به زودی خواهی رفت!» همچنین امور لذت‌بخش و گوارای دنیوی، دیگر مطلوب و محبوب نیست. حقیقت دنیا برای همه همیشه این این‌گونه است؛ نه آن که دنیا تنها برای افراد خاصی در مقطعی از عمرشان، اینگونه شود.   بسیار ناچیز!   خطبه ۵۲، فراز ۲ و ۳: «فَلَمْ یبْقَ مِنْهَا إِلَّا سَمَلَةٌ كَسَمَلَةِ الْإِدَاوَةِ أَوْ جُرْعَةٌ كَجُرْعَةِ الْمَقْلَةِ لَوْ تَمَزَّزَهَا الصَّدْیانُ لَمْ ینْقَعْ فَأَزْمِعُوا عِبَادَ اللَّهِ الرَّحِیلَ عَنْ هَذِهِ الدَّارِ»[۳] «پس جز مقدار اندکی از دنیا مانند ته‌مانده آب در مشک وارونه یا به اندازه جرعه‌ای مانند جرعه مقله، باقی نمانده است. اگر تشنه‌ای این ته‌مانده را بچشد تشنگی او برطرف نخواهد شد. پس ای بندگان خدا! برای کوچ از این دیار آماده شوید!» «مقلة» سنگریزه‌ای‌ست که هنگام کمبود آب در مسافرت، در ظرف آب انداخته تا سطح آب بالا آید و به هر کس سهمی از آب را بدهند. حضرت با بیان‌های متفاوتی ناپایداری و ناچیزی دنیا را یادآور شدند و این امر بیانگر میزان اهمیت این موضوع است. باقی مانده از دنیا به اندازه آبی‌ست که در ته مشک می‌ماند زمانی که برگردانده می‌شود؛ یعنی چند قطره و یا به اندازه رطوبتی‌ست که بر سنگریزه(مقلة) باقی مانده است. اگر فرد تشنه‌ای به همین اندازه آب را بچشد؛ هرگز تشنگی او برطرف نخواهد شد؛ به همین تربیت فردی که دلبسته دنیا و مادیات آن می‌شود؛ هرگز اغناء نش�