🔶 #تحلیل هسته مرکزی بینالملل بسیج دانشجویی بر متن فوق و حول مسئله #آذربایجان (۱)
(سومین و مهمترین متن تحلیلی کانال در حوزه منازعات آذربایجان و ارمنستان)
🔹 همانطور که در قرآن ملاک برتری افراد تقوا عنوان شده و برتریهای قومی قبیلهای و ... مردود اعلام شده است، دانشجویان باید دقت کنند که در تحلیلهای خود به رویکردی که اصطلاحا
《پانترکیسم اسلامی》 خوانده میشود نزدیک نشوند، این موضوع به این معنا نیست که اظهارات جناب آقای نعلبندی در مصاحبه فوق مثال پانترکیسم اسلامی است بلکه نوشتار حاضر در پی این است که برخی زوایایی که آقای نعلبندی به صورت مبسوط باز نکردند را بیشتر برای دانشجویان باز کند تا در تحلیل مسئله قرهباغ با دید گستردهتری عمل کنند.
🔹 همانطور در مصاحبه فوق مطرح شد، گروههای تجزیه طلبی هستند که با سر دادن شعارهایی علیه ایران، ایران را تابع سیاستهای روسیه در حوزه آذربایجان میدانند یا معتقدند ایران به دلایل مختلف مانند منافع اقتصادی در تبادلات اقتصادی میان آذربایجان و ارمنستان، خواهان حل مناقشات و منازعات نیست، دانشجویان باید دقت نمایند که این رویکردها به وضوح رویکردهای غلطی هستند و تحلیلهای دانشجویی نباید به این خط نزدیک شود و باید دقت کرد که همزمان با تفکر صحیح خاک اسلام دانستن قرهباغ و لزوم آزادی آن، به اقدامات دولت ضد اسلامی آذربایجان نیز توجه کافی نمود. در این راستا توصیه میشود پس از مطالعه کامل متن مصاحبه فوق،
حتما نظرات قید شده ذیل مصاحبه را نیز به صورت کامل مطالعه نمایید، زیرا در آنها از سوی کاربران مختلف مطالب مفیدی مطرح شده است که تحلیل شما را قویتر خواهد نمود.
🔹 به بیان دقیقتر، این مسئله از زوایایی به ایران قبل از انقلاب و مسئله جدایی بحرین شباهتهایی دارد. بحرین جزو ایرانی بود که مردمش مسلمان و شیعه بودند و خاک اسلام تلقی میشد و اهالی آن سرزمین نیز مسلمان بودند و جلوگیری از تجزیه ایران مسلمان و جدا شدن بخشی از مردم ایران(حفظ وحدت مسلمین) تکلیف بسیار مهمی برای مردم ایران بود، اما در آن زمان اولویت اول، مبارزه با حکومتی در ایران بود که باج دادن به استکبار را وظیفه خود میدانست و مقابله با نظام سیاسیای که هر روز بحرینهای مختلفی را در حوزه نفت و ... به نظام استکبار میبخشید بر جلوگیری از جدا شدن صرف بحرین اولویت داشت.
گرچه ممکن است مثال فوق از جنبههای مختلف(مثل آنکه کشور ثالث و غیر مسلمانی به بحرین حمله نکرده بود) با مسئله آذربایجان تطابق نداشته باشد اما از نظر مقایسه بین اولویت داشتن مبارزه با حکومت ضد اسلام و سلطان جائری که بر مسلمانان حاکم است بر جلوگیری از تجزیه یک ملت مسلمان وجه مشترک مسئله قرهباغ و مسئله بحرین در ایران است.
🔹 لذا گرچه در وهله اول برادران مسلمان آذربایجانی بر گردن ما حق بسیار دارند و تکلیف ما حمایت از مظلومان قرهباغ در همه ابعاد است و جان دادن در این راه همانا شهادت است، و در وهله دوم، ما سکوت در این مسیر را جایز ندانسته و حمایت از مظلوم را لازم میدانیم(ولو در حد حمایت رسانهای و تبلیغاتی دانشجویی) و بدان عامل هستیم و در وهله سوم، اگرچه وضعیت کنونی مردم مسلمان آذربایجان از جهت فکری و سردادن شعارهای ضدایرانی را در نتیجه تبلیغات سوء و سیاست هوشمندانه ضداسلامگرایی و همچنین دیپلماسی عمومی ضعیف دولت و ملت ایران در حوزه مذکور میدانیم و در این راستا مطالبهگرانه و کنشگرانه درتلاشیم تا ضمن ارتباط و همدلی با مردم مسلمان آذربایجان از ایشان حمایت نموده و وحدت اسلامی را تحقق بخشیم،
اما توجه به برخی نکات دیگر را در این تحلیل نباید فراموش نمود: نباید با قبیلهگرایان ضداسلامی که بر مبنای جداییطلبیها و تجزیه ایران خواستار جنگ با ارمنستان هستند هممسیر شد و همچنین باید دقت نمود که در این جنگ دولت آذربایجان مسلما مصداق تام دولت اسلامی نیست و حمایت از مظلومان قرهباغ باید صرفا به همراهی با گروههای مقاومت آذربایجانی معطوف شود و مرزبندی با ضداسلامگرایان و دولت آذربایجان مشخص باشد(دقیقا مانند اقدامات خود گروههای مقاومت آذربایجانی) و مسلما مواضعی که مستقیما و بدون این مرزبندی، صرفا دولت ارمنستان را مقصر دانسته و صرفا وی را محکوم مینمایند، ناخودآگاه از دولت ضداسلامی آذربایجان حمایت کردهاند و این مسیری بس غلط خواهد بود که جزئیات آن در همان استنادات ذیل نظرات مصاحبه قبل آمده است.