I D I O M A
✅ قسمت سوم 🍀 𝗕𝗲 𝗖𝗮𝗿𝗲𝗳𝘂𝗹 𝗪𝗵𝗮𝘁 𝗬𝗼𝘂 𝗣𝗹𝗮𝗻𝘁 🍀 🎍 مراقب آنچه می کارید باشید 🎍 ♦️A year finally went by a
✅ قسمت چهارم 🍀 𝗕𝗲 𝗖𝗮𝗿𝗲𝗳𝘂𝗹 𝗪𝗵𝗮𝘁 𝗬𝗼𝘂 𝗣𝗹𝗮𝗻𝘁 🍀 🎍 مراقب آنچه می کارید باشید 🎍 ♦️When Ling got to the front, the Emperor asked his name. “My name is Ling,” he replied. All the kids 𝘄𝗲𝗿𝗲 𝗹𝗮𝘂𝗴𝗵𝗶𝗻𝗴 and 𝗺𝗮𝗸𝗶𝗻𝗴 𝗳𝘂𝗻 𝗼𝗳 him😂. The emperor asked everyone to quiet down. He 𝗹𝗼𝗼𝗸𝗲𝗱 𝗮𝘁 Ling, and then 𝗮𝗻𝗻𝗼𝘂𝗻𝗰𝗲𝗱 to the crowd, “𝗕𝗲𝗵𝗼𝗹𝗱 your new emperor! His name is Ling!” 😳 👈 وقتی لینگ جلو آمد، پادشاه نام او را پرسید. پاسخ داد: «اسم من لینگ است.» همه می خندیدند و مسخره اش می کردند. پادشاه از همه خواست ساکت شوند. او به لینگ نگاه کرد و سپس به جمعیت اعلام کرد: «اینک امپراتور جدید شما! نامش لینگ است!» ♦️ Ling 𝗰𝗼𝘂𝗹𝗱𝗻'𝘁 𝗯𝗲𝗹𝗶𝗲𝘃𝗲 it😲. Ling 𝗰𝗼𝘂𝗹𝗱𝗻'𝘁 even 𝗴𝗿𝗼𝘄 his seed. How 𝗰𝗼𝘂𝗹𝗱 he 𝗯𝗲 the new emperor?🤔 Then the emperor said, “One year ago today, I gave everyone here a seed. I told you to 𝘁𝗮𝗸𝗲 the seed, 𝗽𝗹𝗮𝗻𝘁 it, 𝘄𝗮𝘁𝗲𝗿 it, and 𝗯𝗿𝗶𝗻𝗴 it 𝗯𝗮𝗰𝗸 to me today. But I gave you all 𝗯𝗼𝗶𝗹𝗲𝗱 seeds😳, which would not grow. All of you, 𝗲𝘅𝗰𝗲𝗽𝘁 Ling, 𝗵𝗮𝘃𝗲 𝗯𝗿𝗼𝘂𝗴𝗵𝘁 me trees and plants and flowers. When you found that the seed 𝘄𝗼𝘂𝗹𝗱 𝗻𝗼𝘁 𝗴𝗿𝗼𝘄, you 𝘀𝘂𝗯𝘀𝘁𝗶𝘁𝘂𝘁𝗲𝗱 another seed for the one I gave you. Ling was the only one with the 𝗰𝗼𝘂𝗿𝗮𝗴𝗲 and 𝗵𝗼𝗻𝗲𝘀𝘁𝘆 to bring me a pot with my seed in it.𝗧𝗵𝗲𝗿𝗲𝗳𝗼𝗿𝗲, he is the one who will be the new emperor!”🤨 👈 لینگ نمی توانست باور کند. او حتی نتوانسته بود بذر خود را پرورش دهد. چگونه می تواند پادشاه جدید باشد؟ سپس پادشاه گفت: «یک سال پیش در چنین روزی، به همه شما دانه ای دادم. گفتم بذر را بردارید، بکارید، آبیاریش کنید و امروز آن را به من برگردانید. اما من به همه شما دانه پخته شده دادم که رشد نمی کرد. همه شما به جز لینگ برای من درخت و گیاه و گل آورده اید. وقتی فهمیدید که دانه رشد نمی کند، دانه دیگری را جایگزین آن کردید. لینگ تنها کسی بود که با شجاعت و صداقتی که داشت، برای من گلدانی با دانه‌ای که داده بودم آورد. بنابراین، او پادشاه جدید خواهد بود!» 🔸Announced انتشار داد، خبر داد، اعلام کرد (Announce گذشته فعل ) 🔸Behold ببین، اینک، ببینید، مشاهده کنید 🔸Boiled جوشانده 🔸Except جز، بجز 🔸Substituted جانشین کرد (substitute گذشته فعل) 🔸Courage جرات، شجاعت 🔸Honesty امانت، صداقت، درستکاری 🔸Therefore بنابراین، سپس @idioma