شب شنبه رفتیم بهشت زهرا ... نمازو قطعه ۵۳ خوندیم ، یکم با قطعه ۵۰ فاصله داشتیم دل تو دلم نبود تقریبا همه جا تاریک بود ی چند تا چراغ بود که سرتاسری بهشت زهرارو روشن کرده بود.. یه نفر پرسید مزار شهید آرمان کجاست؟ تاحالا نرفته بودم ولی اشاره کردم به اون اخر گفتم احتمالا اونجا باشه.. رفتیم .. داشتن روضه قتلگاه میخوندن دورتا دور مزارش آدم وایساده بود اشک میریختن ی نور سبز بالای مزارش .. همه جا روشن بود یکی روضه میخوند یکی سینه میزد یکی چای میداد یکی زیارت عاشورا میخوند.. رفقاش روضه نریمان پناهیو گذاشته بودن.. {غریب گیر آوردنت ، وای بمیره مادرت...💔} قطعا همه ی اینا از برکت وجودش بود حس و حال اونجا وصف شدنی نبود تموم وجودم جا موند.. همون شب قطعه ۵۰ بهشت زهرا کنار مزار شهید آرمان:)... @be_eshghehossein