*دعای ادای قرض* مرحوم شیخ بهایی در کتاب اربعین خود روایتی نقل کرده و برخلاف سایر روایات که شرح مفصلی دارند در ذیل این حدیث به ذکر خاطره‌ای جالب بسنده می‌کند. ٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ: شَكَوْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص دَيْناً كَانَ عَلَيَّ فَقَالَ يَا عَلِيُّ قُلِ *اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ* فَلَوْ كَانَ عَلَيْكَ مِثْلُ صَبِيرٍ دَيْناً قَضَى اللَّهُ عَنْكَ وَ صَبِيرٌ جَبَلٌ بِالْيَمَنِ لَيْسَ بِالْيَمَنِ جَبَلٌ أَجَلَّ وَ لَا أَعْظَمَ مِنْهُ. امير المؤمنين فرمودند: از قرضی كه داشتم به پيامبر شكايت كردم. فرمودند: اى على بگو «پروردگارا مرا به حلال خود از حرامت بى‌نياز فرماى و به فضل خود از هر كس جز خودت مرا بى‌نياز فرماى كه اگر به اندازه كوه صبير قرض داشته باشى خداوند آن را اداء خواهد فرمود.» ●صبير نام كوهى است در يمن و هيچ كوهى بزرگتر و پرشكوه‌تر از آن در يمن نيست. ■شیخ بهایی در ذیل حدیث مینویسد: در سالیان گذشته بدهی ای داشتم که از مقدار هزار و پانصد مثقال طلا (حدودا هفت کیلو طلا!) بیشتر بود. گروههای مختلفی از من طلبکار بودند و این فشار به قدری زیاد بود که در سایر کارهایم ایجاد خلل کرده بود و هیچ پول و اعتباری و راه حلی برای پرداختش نداشتم. پس رو به این حدیث و دعا آورده و بر آن مراقبت نمودم تا خدای متعال ادای آن قرض را برایم سهل و آسان نمود و همه قرضهایم را در مدت کوتاهی پرداختم. در این واقعه خداوند متعال برایم اسبابی میسر نمود که هرگز به ذهن و خیالم هم نمی‌رسید.