http://eitaa.com/joinchat/609288192C7f2d99bc90 ادامه در 9دی 335 ام می خوانید: 💠 واقعيتهايي درباره «کوروش» که غربگرايان از گفتنش اِبا دارند! / بخش دوم و پایانی 🔹تحليلي از پروژه آلترناتيوسازي از «ناسيوناليسم باستان گرا» در مقابل انقلاب اسلامي/ دروغ بزرگي به نام «کوروش کبير» ✍دکتر شهریار زرشناس 🔸فارغ از وجه نژادپرستانه این رویکرد، مطالعات و پژوهش های تاریخی مورخان و باستان شناسان (به ویژه پژوهش های چند دهه اخیر) بطلان مدعای وجود قومی با این اوصاف و مهاجرت آن (بدان گونه که ناسیونالیست های باستان گرا ارائه می دهند) را اثبات کرده است. (به عنوان نمونه می توان به پژوهش ها و انتقادات "نانسی دماند" و "ساراپومری" و دیگر منتقدان تئوری آریا محوری اشاره کرد) پژوهش ها و کاوش های نیم قرن اخیر نشان داده است که مدعای وجود و مهاجرت قوم آریا (با خصوصیات و اوصافی که هواداران ناسیونالیسم باستان گرا عنوان می کنند) پایه و مایه علمی و استنادات تاریخی ندارد و عمدتاً به منظور پیشبرد برخی اغراض سیاسی عنوان گردیده است. 5⃣ مروجان ایدئولوژی ناسیونالیسم باستان گرا تصویری تحریف شده و غیرحقیقی از کوروش ارائه می دهند. در میان آثار تاریخی، کهن ترین منابعی که از کوروش سخن گفته اند، "تاریخ هرودوت" و برخی نوشته های "استرابون" و "گزنفون" است. 🔸کتاب "کوروپدیای" گزنفون، به تأیید خود مورخان غربی، بیش از آن که یک اثر بیوگرافیک مستند درباره کوروش باشد، یک اثر سیاسی است که گزنفون در شرایط آتن و یونان پس از جنگ های پلوپونز از طریق آن به دنبال ترویج مواضع خاص خود در خصوص رژیم مطلوب سیاسی برای یونان آن روز بوده است. از این رو این اثر ارزشی بیوگرافیک برای شناخت زندگی و شخصیت کوروش ندارند و روایتی داستان واره به منظور طرح و تبلیغ یک ایده سیاسی است که گزنفون می خواست در قرن 4 ق . م آن را مطرح نماید. 🔸منبع دیگر در خصوص زندگی و شخصیت کوروش، تاریخ هرودوت است. تصویری که هرودوت در تاریخ خود از کوروش ارائه می دهد، تصویر یک جنگاور توسعه طلب و جنگ افروز است که در هنگامه نبرد اهل خدعه و نیرنگ است. کوروش در جنگ با "ماساژت ها" در شمال شرقی فلات ایران کشته شده و جسدش توسط ملکه "توموریس" قطعه قطعه گردیده است. توموریس پس از کشته شدن کوروش با اشاره به خون آشامی وی، سر او را در خیک خون فرو می کند و خطاب به او می گوید: "سیراب شو خون آشام" 🔸بدین سان تصویری که هرودوت از کوروش برای ما ارائه می دهد تصویر یک مرد نظامی اهل جنگ و تجاوزگری و کشورگشایی است، نه یک مرد حکیم اهل صلح (و به قول شبکه های رسانه ای جهانی ماسونی مآب) بنیانگذار "حقوق بشر" . (بحث بنیانگذاری تئوری حقوق بشر، مدعای سست و بی پایه ای است که متأسفانه مجال پرداختن به آن در این مقال وجود ندارد و در فرصتی دیگر باید جداگانه درباره آن سخن گفت. انشاءالله) 🔸برخلاف برخی مدعاهای تبلیغاتی(و البته غیر حقیقی) مروجان و هواداران ناسیونالیسم باستان گرا و تبلیغات چی های ماسونی ـ صهیونیستی، سند و گواه متقنی دال بر موحد بودن کوروش در دست نداریم. 🔸کوروش ( آنگونه که روایت های راستین تاریخی به ما نشان می دهند) یک مرد نظامی توسعه طلب است که بخش عمده زندگی خود را در جنگ های تجاوزکارانه سپری نمود. رفتار او با خدایان معابد"مردوک" و "سین" نشان می دهد که برخلاف مدعاهای تبلیغاتی ماسونی، او اهل به اصطلاح "تسامح" نیز نبوده و در جنگ ها اهل خدعه گری بوده است. از کوروش میراث جدی و ماندگار تمدنی ای نیز به جا نمانده است. 🔸چنان که در پیش اشاره شد، کوروش در شمال شرقی فلات ایران در جنگ با ماساژت ها کشته و بدنش قطعه قطعه شد. برخلاف مدعا های بی اساسی که مطرح می شود، در پاسارگاد اسکلت های دو زن به دست آمده و اثری از استخوان های یک مرد ( که بتوانیم آن را به کوروش منسوب نماییم) به دست نیامده است. بنابراین پاسارگاد، مقبره کوروش نیست و تا چند دهه پیش نیز همه مردم محلی، این مکان را "مقبره حضرت سلیمان" می نامیده اند. 6⃣ در روایت ناسیونالیسم باستان گرایانه از تاریخ ایران و آنچه درباره کوروش و آریایی ها در فضاسازی های رسانه ای امپریالیستی ـ صهیونیستی و مقلدان داخلی آن ها گفته می شود؛ با مجموعه ای از تحریفات و دروغ پردازی ها روبرو هستیم که به منظور بیشبرد برخی اغراض سیاسی و استعماری و نولیبرالی عنوان می گردد. 🔸در واقع بدنه اصلی ارتجاع شبه مدرن نولیبرال در ایران امروز قصد دارد از طریق به راه انداختن هیاهوی رسانه ای و ترویج مدعاهای دروغین و غیر واقعی و تحریف حقایق تاریخی؛ ناسیونالیسم باستان گرا را به عنوان یک ایدئولوژی آلترناتیو در مقابل انقلاب اسلامی قرار داده و از این طریق حرکت ضداستکباری و عدالت خواهانه و ظلم ستیزانه مردم ایران را منحرف و عقیم نماید. باید هوشیار بود و با این توطئه خطرناک مقابله روشنگرانه کرد.