8.64M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
محبوبِ آسمانی گل نام دیگرت بود، محبوبِ آسمانی اسطوره نجابت، تمثیل بی‌نشانی آن کلبه محقر، خود طور دیگری بود موسی شنید هرچند، تحقیر لن ترانی فهمیده بودم این را، خورشید بی‌زبان گفت این فوج اختران را، شبها تو می‌فشانی در هر غروب خورشید، با یاد زخم‌هایت پهلوی آسمان هم، می‌گردد ارغوانی همسایه باش با من، خورشید نیمه شبها تنها تو سایه‌ها را، تا نور می‌کشانی عطشان‌تر از کویری، ای ابر با کرامت این آتش درون را، تنها تو می‌نشانی 🎙قربان ولیئی iqna.ir/00HqSJ @iqnanews