سلام یک راوی داشتیم میگفت هروقت شلمچه رفتی وبارون اومد شهدا حسابی دعوتتون کردن وباهاتون کار دارن میگفت شهید فقط استخون هاش رو پیدا کردن گوشت وپوست این شهید اینجاست وقتی بارون میاد شهید میخواد تو عمق سلول های شما جا بگیره به جای ماهم اونجانفس بکشید .به جای من یک حدیث کسا بخونید پیش رفقایی که مادرشون حضرت فاطمه است. خیلی گرفتارم دارم فکرشُ میکنم که شهدا چه جوری اینجا جنگیدن وقتی که بارون بوده واقعا سخته واقعا سخته... شهدا غریب ترین بودن!