دم زدن از علی، جگری چون جگر حمزه میخواهد. دلی به پهنای آسمان، صبری به اندازه صبر علی در احد وقتی چشمش به شهدا افتاد. در مقابل سوختن گل اش وقتی دوره اش کرده بودند. در آن شب تاریک وقتی با دستان خیبر گشا تکه دیگری از خودش را در دل خاک پنهان کرد. شیعه بودن تاوان دارد. شیعه تافته جدا بافته است. تقدیرش با همه فرق میکند. مثل ۱۰ سالگی علی، عقایدش را به سخره می گیرند. بوی خطر که مشموم می شود، تنهایش میگذارند. و تنهایش میگذارند. و تنهایش میگذارند. برشی از کتاب «حیدر» @ir_tavabin