سفرم تموم شد. روایت‌ها البته هنوز ادامه داره. پام رسید فرودگاه خداروشکر کردم که کسی دنبالم نیومده. از اینکه تو همه این سالها هیچوقت هیچکس تو هیج ترمینالی‌ منتظرم نبوده و خودم تنها رفتم خونه خوشحالم. تلخه، بله قطعا تلخه اما خوشحال کننده ست که توقعی از کسی‌ ندارم و دیگران رو زحمت نمیدم و خودم روی‌ پای خودم می‌ایستم.. اما درباره زیارت اربعین، نتونستم حتی وارد بین الحرمین بشم، هم بخاطر شلوغی هم بخاطر کمردرد هم توصیه بزرگان به زیارت مختصر اربعین ولو از دور. از یکی از خیابونهای منتهی به حرم رو به قمر بنی‌هاشم علیه‌السلام، عرض ادب خودم و شما رو به حضرتشون ابلاغ کردم. دلم گرفت که نتونستم برم حرم‌ها یا حتی بین‌الحرمین؟ بله، خیلی. از یه طرف هم به همون اندازه خوشحالم که اصل پیاده‌روی و حرکت قسمت شد. به آقا گفتم من اومدم سیاهی‌لشگرتون باشم‌، همین‌. @ir_tavabin